پیامبر اکرم(ص)میفرمایند:
«روزه داری در گرما ، جهاد است.»
منبع:
بحارالانوار ، جلد 9 ، صفحه 257
موضوعات مرتبط: ادعیه قرآنی ، احکام ، اخلاق ، احادیث ائمه(علیهم السلام) ، شبهات ، ،
برچسبها:
فایده در دعا برای فرج امام زمان(عج)
آیت الله سید محمدتقی موسوی اصفهانی در کتاب گران سنگ مکیال المکارم خلاصه آثار و فواید و ویژگیهایی را که بر دعا کردن برای تعجیل فرج مترتب است، بیان میکند و ما هم به جهت این که کتاب مکیال المکارم به امر مطاع ولی عصر علیه السلام نوشته شده و کتابی مبارک و پر خیر است، مطالب آن را ذیلا نقل میکنیم.
دعا کننده برای فرج حضرت مشمول برکات زیر میشود:
1 - اطاعت از امر مولایش کرده است، که فرمودهاند: و بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که فرج شما در آن است.
2 - این دعا سبب زیاد شدن نعمت ها می شود.
3 - اظهار محبت قلبی است.
4 - نشانه انتظار است.
5- زنده کردن امر ائمه اطهار علیهم السلام است.
6 - مایه ناراحتی شیطان لعین است.
7 - اداء قسمتی از حقوق آن حضرت است (که اداء حق هر صاحب حقی واجب ترین امور است.)
9 - تعظیم خداوند و دین خداوند است.
10 - حضرت صاحب الزمان علیه السلام در حق دعا کننده دعا می کند.
11 - شفاعت آن حضرت در قیامت شامل حال او می شود.
12 - شفاعت پیامبر ان شاء الله شامل حال او می شود.
13 - این دعا امتثال امر الهی و طلب فضل و عنایت اوست.
14 - مایه استجابت دعا می شود.
15 - اداء اجر رسالت است.
16 - مایه دفع بلاست.
17 - سبب وسعت روزی است ان شاء الله.
18 - باعث آمرزش گناهان می شود.
19 - دعا کننده مشرف به دیدار آن حضرت در بیداری یا خواب می شود.
20 - در زمان ظهور آن حضرت به دنیا رجعت می کند.
21 - از برادران پیامبر صلی الله علیه و آله خواهد بود.
22 - فرج مولای ما حضرت صاحب الزمان علیه السلام زودتر واقع خواهد شد.
23 - سبب پیروزی از پیغمبر و امامان - صلوات الله علیهم اجمعین - می شود.
24 - وفای به عهد و پیمان الهی است.
25 - آثار نیکی به والدین برای دعا کننده فرج حاصل می گردد.
26- فضیلت رعایت و اداء امانت برایش حاصل می شود.
27 - سبب زیاد شدن اشراف نور امام علیه السلام در دل او می گردد.
28 - دعا برای فرج موجب طولانی شدن عمرش خواهد شد ان شاء الله.
29 - موفق به تعاون در کارهای نیک و تقوا می شود.
30 - به نصرت و یاری خداوند و پیروزی بر دشمنان به کمک خداوند توفیق می یابد.
31 - هدایت می شود به نور قرآن مجید.
32 - نزد اصحاب اعراف معروف می گردد.
33 - به ثواب طلب علم نائل می شود ان شاء الله.
34 - از عقوبت های اخروی ان شاء الله در امان می ماند.
35 - در هنگام مرگ به او مژده می رسد و با او به نرمی رفتار می شود.
36 - این دعای برای فرج، اجابت دعوت خدا و رسول صلی الله علیه و آله است.
37 - با امیرالمومنین علیه السلام محشور و در درجه آن حضرت خواهد بود.
38 - محبوب ترین افراد نزد خداوند می گردد.
39 - عزیزترین و گرامی ترین افراد نزد پیامبر صلی الله علیه و آله می شود.
40 - ان شاء الله از اهل بهشت خواهد بود.
41 - دعای پیامبر صلی الله علیه و آله شامل حالش می گردد.
42 -کردارهای بد او به کردارهای خوب تبدیل می شود.
43 - خداوند در عبادت او را تایید فرماید.
44 - ان شاء الله با این دعا عقوبت از اهل زمین دور می شود.
45 - ثواب کمک به مظلوم را دارد.
46 - ثواب احترام به بزرگتر و تواضع نسبت به او را دارد.
47 - پاداش خونخواهی حضرت سیدالشهدا علیه السلام را دارد.
48 - شایستگی دریافت احادیث ائمه اطهار علیهم السلام را می یابد.
49 - نور او برای دیگران نیز [در روز قیامت] درخشان می گردد.
50 - هفتاد هزار نفر از گنهکاران را شفاعت می کند.
51 - دعای امیرالمومنین علیه السلام روز قیامت شاملش می شود.
52 - بی حساب داخل بهشت می شود.
53 - از تشنگی قیامت در امان می ماند.
54 - در بهشت جاودان خواهد بود.
55 - مایه خراش روی ابلیس و مجروح شدن دل اوست.
56 - روز قیامت هدیه های ویژه ای دریافت می دارد.
57 - خداوند عز و جل از خدمتکاران بهشت نصیبش می فرماید.
58 - در سایه گسترده خداوند قرار می گیرد و رحمت بر او نازل می شود مادامی که مشغول آن دعا باشد.
59 - پاداش نصیحت مومن را دارد.
60 - مجلسی که در آن برای حضرت قائم - عجل الله تعالی فرجه - دعا شود، محل حضور فرشتگان گردد.
61 - دعا کننده مورد مباهات خداوند قرار می گیرد.
62- فرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند.
63 - از نیکان مردم محسوب می گردد.
64 - این دعا اطاعت از اولیای امر است که خداوند اطاعتشان را واجب کرده است.
65 - مایه خرسندی خدای عز و جل می شود.
66 - مایه خشنودی پیامبر می گردد.
67 - این دعا خوشایندترین اعمال نزد خداوند است.
68 - دعاگوی فرج حضرتش از کسانی خواهد بود که خداوند در بهشت به او حکومت دهد ان شاء الله تعالی.
69 - حساب او آسان می گردد.
70 - این دعا برای او در عالم برزخ انیس و مونس مهربانی خواهد بود.
71 - بهترین اعمال است.
72 - باعث دوری غم ها می شود.
73 - دعای هنگام غیبت بهتر از دعای هنگام ظهور است.
74 - فرشتگان درباره دعا کننده دعا می کنند.
75 - دعای حضرت سیدالساجدین علیه السلام - که نکات و فواید متعددی دارد - شامل حالش می شود.
76 - این دعا تمسک به ثقلین (کتاب و عترت) است.
77 - چنگ زدن به ریسمان الهی است.
78 - سبب کامل شدن ایمان است.
79 - مانند ثواب همه بندگان به او می رسد.
80 - این دعا برای فرج از تعظیم شعائر خداوند است.
81 - گوینده این دعا ثواب کسی را دارد که با پیامبر صلی الله علیه و آله شهید شده باشد.
82- ثواب کسی دارد که در زیر پرچم حضرت قائم شهید شده باشد.
83 - ثواب احسان به حضرت صاحب الزمان علیه السلام را دارد.
84 - دعا ثواب گرامی داشتن عالم را دارد.
85 - پاداش گرامی داشتن شخص کریم را دارد.
86 - دعا کننده در میان گروه ائمه اطهار علیهم السلام محشور می شود.
87 - درجات او در بهشت بالا می رود.
88 - از بدی حساب در روز قیامت در امان می ماند.
89 - در روز قیامت به بالاترین درجات شهدا نائل می گردد.
90 - به شفاعت حضرت زهرا سلام الله علیها رستگار می گردد.
جای تاسف است که شخصی از دعا برای فرج آن امام غافل مانده و از این ثواب بسیار که بر دعای آن حضرت مترتب است، محروم بماند .
همگی در شب نیمه شعبان ساعت 23 دست نیاز به سوی بی نیاز هستی بلند کرده و برای آن عزیز غایب از نظر دعا میکنیم
بخش مهدویت تبیان
منبع : مکیال المکارم، سید محمد تقی موسوی اصفهانی، ج 1، ص 414
موضوعات مرتبط: ادعیه قرآنی ، احکام ، حجاب ، محرمات ، توبه ، اخلاق ، احادیث ائمه(علیهم السلام) ، نماز ، مرگ ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، سخنرانی ها و مستند ها ، داستان های عبرت آموز ، ،
برچسبها:
تورو خدا برای ظهور حضرت امام زمان(عج) خیلی دعا کنین
بخدا بدونین مشکلات ما بدون ظهور حضرت(ع) حل نمیشه
لطفا
خواهشا
بگین
اَللهُمَ عَجِل لوَلیکَ الفَرَج
تورو خدا زیاد بگین
این مطلبو پخش کنین تا بقیه هم بگن
خواهشا
باتشکر
موضوعات مرتبط: ادعیه قرآنی ، احکام ، حجاب ، محرمات ، توبه ، اخلاق ، احادیث ائمه(علیهم السلام) ، نماز ، مرگ ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، سخنرانی ها و مستند ها ، دکتر رائفی پور ، داستان های عبرت آموز ، ،
برچسبها:
انسان برای رسیدن به کمال آفریده شده است. خدا علم دارد به این که انسان چطور از این جا (دنیا) به آن نقطه تکامل برسد. چه باورهایی باید داشته باشد و چه رفتارهایی باید داشته باشد و چه اخلاقی باید داشته باشد تا به آن کمال نایل آید. این همان دین حقی است که در لوح واقع موجود است که حتی قبل از خلقت انسان هم بوده است . این همان حقیقت اسلام است که قبل از خلقت انسان است و مراد از « إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام» همین است یعنی اسلام آن دین حق است که در طول تاریخ بخش های آن تجلی پیدا کرده است و آن کاملش آخرین نسخه اش در واقع در اسلام به معنای خاص در مقابل ادیان دیگر ظهور کرد.
خداوند تبارک و تعالی که انسان را خلق کرد می دانست چه موجودی را خلق کرده است و می دانست این موجود را برای چی خلق کرده است خدا علم دارد . اساسا خداوند هر کاری هم می کند از روی علم است و می دانست که این موجودی که خلق کرده است آغازش چیست و از کجا شروع می کند به تعبیر قرآن «وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً» [1] آغازش این است که این از جایی شروع می کند که لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً هیچی نمی داند و می دانست منتهایش هم چی است «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون» [2] (حالا بعد می گوییم این عبادتی که ما می گوییم؛ مثلاً در ذهن نیاید که آدم آفریده شده است فقط نماز بخواند، روزه بگیرد ، حج برود این ها عبادت است، ولی عبادت خدا فقط این ها نیست خوردن و خوابیدن شما می تواند عبادت باشد تفریحات شما هم می تواند عبادت باشد عبادت یک معنای بسیار گسترده ای است و اصلاً یکی از ویژگی های اسلام این است که این معنای زنده عبادت را که در تمام رفتارها و در همه حرکات و سکنات شما معنا دار می شود این را می خواهد به انسان یاد بدهد که انسان می تواند همه ساعات زندگیش عبادت کند این معنایش این نیست که لذت نبرد به اصطلاح از دنیای مادی حالا این بماند ) خدا می داند که این انسان را که از آن ابتدا خلق شده است با آن ویژگی و به آن منتها باید برسد که حالا آن منتها را هم خدا می داند خب خدا علم دارد حالا در مثل مناقشه نیست علم دارد به این که این انسان از این جا چطور برسد به آن نقطه. این را می داند آن علم الهی به آن که ما از این نقطه چگونه به این نقطه برسیم که چه باورهایی باید داشته باشیم و چه رفتارهایی باید داشته باشیم و چه اخلاقی باید داشته باشیم آن دین حق در لوح واقع که حتی قبل از خلقت انسان آن هم بوده است در آن مرحله ربوبی به اصطلاح آن همان حقیقت اسلام است که قبل از خلقت انسان است. حالا داستان پیامبران شروع می شود خداوند انسان را که خلق کرد پیامبران را می فرستد آیا می شود همه آن چه را که انسان نیاز داشت همان ابتدا خداوند در اولین پیامبری که می فرستد دین را عرضه کند زمینه فهم آن هم مطالب برای انسانی که تازه دارد هنوز تجربه می کند انسان ابتدایی است هنوز ، هنوز معرفتش خیلی رشد و ترقی پیدا نکرده است زمینه اش وجود نداشت و قطعاً خداوند هم عناصر اصلی را که نیاز بود آن را برای او عرض کرده است بعد پیامبر بعدی در واقع یکی از نقش هایی که داشته است این بوده است که بیاید یک عناصری را که پیامبر قبلی فرصت و امکان عرضه آن را پیدا نکرده است این را عرضه کند و در واقع این روند تکاملی دین ادامه پیدا بکند تا برسد به کامل ترین دین؛ یعنی انسان به یک معنایی برود در طول تاریخ یک رشد فکری پیدا می کند پا به پای او خود ادیان هم تکمیل می شوند؛ یعنی خداوند به پیامبران این فرصت را می دهد که آن ها مفاهیم بالاتر را بیان کنند تا برسد به بالاترین سطح اسلام و البته کارکرد هر پیامبر نسبت به پیامبر قبلی یکی تکمیل است که الان اشاره کردم یعنی آن چه را که او گفته است بیان می کند عناصر تازه ای را اضافه می کند ولی یک کارکرد دیگری دارد که این خیلی مهم است و آن این است که وقتی یک پیامبری می آمد و مطالب خودش را عرضه می کرد یک مدت می گذشت پیامبر نبود در بین مردم. این مطالب دست مردم گرفتار تحریف می شود یک برداشت های اشتباه دیده می شود و کم کم یک طوری می شد که دیگر راهی برای فهماندن آن مطالبی که پیامبر واقعاً مرادش بود باقی نمی ماند و این جا یکی از کارکردهای این پیامبر جدید این است که بیاید آن چه را که در دین قبلی حق بوده است و تفسیرهای نادرست شده است درستش را بیان کند و در واقع این داستان ادامه پیدا می کند تا برسد به پیامبر خاتم یعنی پیامبری که دیگه بعد از او جایی برای پیامبر دیگری نیست نه اینکه دیگر خدا بعد از این منقطع شده است داستان پیامبران تا جایی که زمینه پیامبری باشد خداوند پیامبر می فرستد اما وقتی دیگر زمینه نیست چون کامل ترین دین را آورده است و چون دیگر کامل تر از دین نیست یا یک دینی را آورده است که در آن عناصری هست که این عناصر می تواند این دین را از تحریف حفظ کند که این یک بحث مهمی است که حالا این نیاز دارد به یک بحث طولانی که چه ویژگی هایی در اسلام است که اسلام را حفظ می کند از تحریف که یکی این است که منبع اصلی که قرآن است محفوظ است که خداوند خودش قرآن را حفظ کرده است و این کتاب در واقع مصدر و منبع علم الهی است که در دسترس ما است که حالا باید بعداً در جای خودش بحث کنیم. این جمله را بگویم پس « إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام» اسلام آن دین حق است که در طول تاریخ بخش های آن تجلی پیدا کرده است و آن کاملش آخرین نسخه اش در واقع در اسلام به معنای خاص در مقابل ادیان دیگر ظهور کرد.
برای اطلاع بیشتر به نمایه های «سرّ خاتمیت دین اسلام شماره 2954 (سایت: 3503) »، «دین اسلام شماره 3299 (سایت: 3939) »، «مراحل دین شماره 2 (سایت: 200) » و «یکی بودن ادیان شماره 245 (سایت: 1883) »، «اسلام کامل ترین دین الاهی شماره 7312 (سایت: 8229) »، مراجعه نمایید.
موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، محرمات ، توبه ، اخلاق ، احادیث ائمه(علیهم السلام) ، نماز ، مرگ ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، سخنرانی ها و مستند ها ، داستان های عبرت آموز ، ،
برچسبها:
سلام
لطفا از وبلاگ جدید ما دیدن فرمایید
ا در این وبلاگ سعی میکنیم مطالبی را پیرامون حضرت امام عصر(عج) جمع آوری کنیم(طبق فرموده پیامبر(ص):هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.)
اگرهم کسی مایل بود در ثواب این کار شریک باشد به من پیام دهد.
اللهم عجل لولیک الفرج
موضوعات مرتبط: ادعیه قرآنی ، احکام ، حجاب ، محرمات ، توبه ، اخلاق ، احادیث ائمه(علیهم السلام) ، نماز ، مرگ ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، سخنرانی ها و مستند ها ، دکتر رائفی پور ، داستان های عبرت آموز ، ،
برچسبها:
باسلام
میدونم لحن تندی دارم ولی ولی اگه بهتون بی احترامی کردم ببخشین
من میخوام بگم که اگه خدا برای بچه ها یا حیوون ها حجاب نذاشت چون اون ها یا عقلش کامل نشده یا عقل ندارند
افراد بدحجاب و بی حیا هم اگه نمی توانند محدودیت ها را رعایت کنند حتما مثل حیوون ها یا بچه ها یا عقل ندارند یا کامل نشده
موضوعات مرتبط: ادعیه قرآنی ، احکام ، حجاب ، محرمات ، توبه ، اخلاق ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، داستان های عبرت آموز ، ،
برچسبها:
ب) اقتصاد حلال
در حدیث قدسی نقل شده است كه خداوند متعال فرمود: من استجابت دعا را در روزی حلال قرار داده ام، مردم در سروصدا و گریه دنبالش می روند و به آن نمی رسند.
كسب روزی حلال، خود مقدمه اصلاحات گسترده ای در زمینه های اقتصادی و غیراقتصادی خواهد شد. گرانقروشی و كم فروشی و ربا و... به فراموشی سپرده شده و انسان برای كسب لقمه حلال سعی خواهد كرد كه غش را از كار و... خالی نموده و در برابر حقوقی كه از بیت المال می گیرد به نحو احسن كار انجام دهد. راننده تاكسی و... همه افراد با اصلاح كسب خود هم اصلاحات اقتصادی انجام داده و هم كار خود را به سوی اصلاح پیش خواهند برد.
منشأ بسیاری از مفاسد و گناهان در جامعه مسئله پول و اقتصاد است. ایجاد بازار ربا، كلاهبرداریهای آنچنانی، اختلاس، رشوه و... كه چهره جامعه را سیاه نموده است، علت اصلی آن اقتصاد است. و وقتی انسان بداند كه این حربه های ناسالم تأثیر منفی بر روند كار معنوی او دارد و آن را ترك كند تا لقمه حلالی بدست آورد، ریشه اصلی این مفاسد را قطع خواهد كرد.
موضوعات مرتبط: ادعیه قرآنی ، احکام ، حجاب ، محرمات ، توبه ، احادیث ائمه(علیهم السلام) ، نماز ، مرگ ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، سخنرانی ها و مستند ها ، داستان های عبرت آموز ، ،
برچسبها:
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا مضطر الزمان یا مهدی عج
أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ ...
در این مقاله با توفیق الهی و مدد مولا صاحب الزمان عج این غریب و مظلوم ال محمد صلوات الله علیهم و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام جواب این سوال خیلی خیلی مهم و اساسی که ( چه کار کنیم تا امام زمان عج ظهور کنند ؟ ) از زبان خود اهل بیت علیهم السلام بیان شده است .
موضوعات مرتبط: ادعیه قرآنی ، احکام ، حجاب ، محرمات ، توبه ، اخلاق ، احادیث ائمه(علیهم السلام) ، نماز ، مرگ ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، سخنرانی ها و مستند ها ، داستان های عبرت آموز ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: احکام ، توبه ، اخلاق ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، شبهات ، داستان های عبرت آموز ، ،
برچسبها:
دوستی با 4 گروه ممنوع!
در روایات اسلامی دوست و هم نشین به مثابه وصله لباس دانسته شده است لذا کسانی را در دایره ی دوستان و معاشران خود وارد کنید که هم شأن و همسنگ شما باشد این حداقل و کف معیارهای گزینش دوستان است.
چرا که بهتر است با کسانی که به لحاظ معنوی و معرفتی بالاتر از ما هستند معاشرت و مراوده داشته باشیم.
دوری از چهار گروه
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: پدرم به من سفارش فرمودند، با چند نفر نه هم نشین باش و نه هیچ راهی را با آنان برو و نه سخنی با آنان بگو: عرض کردم چه کسانی اند؟ فرمود:
1- دروغگو (که دور را نزدیک و نزدیک را دور می نماید)
2- فاسق و گناهکار (تو را به کمتر از لقمه ای می فروشد)
3- احمق (که می خواهد به تو سودی برساند آسیب می رساند)
4- کسی که رابطه اش را با فامیل قطع کرده (که رحمت خدا به او قطع شده) (تحف العقول ص 319)
معاشرت با افراد پست و گناهکار، علاوه بر اینکه بر اخلاق و رفتار ما و فرزندانمان تأثیرات فوق العاده مخربی خواهد داشت، موجب سوءظن و بدبینی و بی اعتمادی دیگران به ما شده و خوبان از ما فاصله خواهند گرفت. چرا که این یک قاعده عقلی و علمی است که جاذبه و دافعه می بایست در یک فرآیند مطلوب و سالم قرار گیرد. خوبی ها را جذب و بدیها را دفع نموده یک سیستم سالم مثل بدن ما آنچه مفید است را جذب آنچه مضر است را دفع می کند.
خانواده هم به مثابه یک سیستم سالم در تعاملات و ارتباطات اجتماعی نباید از این قاعده معقول و منطقی تخلف نماید.
امام باقر(علیه السلام) در این باره می فرماید: "آن کسی که با ناکسان و فرومایگان بیامیزد پست و حقیر خواهد شد." (مستدرک- ج2- ص 64)
امام علی (علیه السلام) تصریح فرموده اند، معاشرت با مردم فاسد بپرهیز چرا که طبع تو، انحرافات و ناپاکی های آنان بطور ناخودآگاه جذب میکند. (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 2 ص 272)
موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، محرمات ، توبه ، اخلاق ، احادیث ائمه(علیهم السلام) ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، داستان های عبرت آموز ، ،
برچسبها:
عاقبت روابط نامشروع در کلام پیامبر
هر کس با زنی نامحرم شوخی کند برای هر کلمه که با او گفته است، هزار سال در آتش دوزخ او را زندانی می کنند. و آن زن اگر با رضایت، خود را در اختیار مرد قرار دهد و مرد او را در آغوش گیرد یا ببوسد یا تماسی برقرار سازد یا با وی بخندد و منجر به عمل خلاف شود، این زن هم مثل مرد گناهکار است و عذابش مثل اوست. ولی اگر زن راضی نبوده و مرد به زور مرتکب این عمل زشت شد، گناه هر دو بر گردن مرد خواهد بود.
عاقبت روابط نامشروع در کلام رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم
در هر خیابان و پارکی نگاه کنی یک دختر و پسر دست همدیگر را گرفته و در حال عبور و مرور هستند هر چقدر هم خوشبین باشیم باز یک جای سؤال باقی میماند که : اینها که سنشان به ازدواج نمی خورد و به طور معمول خواهران و برادران هم چنین صمیمانه تمام مدت دست در دست هم نیستند تمام طول مسیر ، پس این ها چه نسبیتی با هم دارند؟یا زیبنده یک جامعه مسلمان است که این چنین راحت حکمی صریح از دین نادیده گرفته شود ؟
با هیچ زبانی نمیشود به جوانان عزیز گفت که کارشان درست نیست چون توجیهات زیادی برای این رابطه تراشیده شده و کلا به گونه ای آن را پذیرفته و منطقی میدانند و نبودش را غیر ممکن میدانند خوب در این مقاله چند سخن گهربار از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می آوریم باشد که از پیامبر حرف شنوی داشته باشیم و کمی در کار خود تأمل کنیم . بدون پیش داوری این ها نه حرف ستاد امر به معروف است و نه اداره منکرات حرف کسی است که خداوند به جان شریفش سوگند میخورد و او راستگو ترین راستگویان است .
باید این نکته را افزود که این دوستی های نامشروع سبب حرص و ولع و از بین رفتن حجب و حیاء در بقیه جوانان می گردد. وقتی جوانی دید جوانان دیگر به راحتی با دختر یا دخترانی دوست می شوند، و یا دختری دید دختران مثل او، با پسران ارتباط برقرار می کنند، پیش خود فکر می کند، گویا برای این کارها مانعی پیش پای او نیست. لذا اگر چه دختر و پسری باشند که چندان تمایل به ارتباط نامشروع ندارند، اما به خاطر عدم نبودن تقوای بالا و نداشتن شناخت درستی از دین و برخوردار نبودن از معارف بلند دینی و از طرفی وسوسه شیطان، همه اینها دست به دست هم می دهند، زمینه را برای ورود اکثر جوانان به این باتلاق متعفن فراهم می سازند.
موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، محرمات ، اخلاق ، احادیث ائمه(علیهم السلام) ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، داستان های عبرت آموز ، ،
برچسبها:
مصائب اختلاط زن و مرد نامحرم
خداوند سبحان در خلقت، انسان را از دو جنس زن و مرد، که دارای تفاوتهای جنسی هستند، آفرید چرا كه زن و مرد بر اساس این رابطه بیشتر یکدیگر را جذب میکنند. خداوند رابطه زن و مرد را جز با محارم، گناه بزرگ به حساب میآورد و آن را موجب عذاب الهی میداند.
از جمله مسائل مورد بحث در جامعه کنونی، مسأله ارتباط یا به تعبیر بهتر، اختلاط دختران و پسران یا زنان و مردان است.
بی شک، ارتباط دختر و پسر و زن و مرد نامحرم بدون رعایت حدود شرعی برخلاف فرهنگ دینی و اعتقادی ماست و پشت پا زدن به پیمان هایی است که با خدا بسته ایم؛ متعهد شده ایم که فقط او را بپرستیم، برخلاف قانون او رفتار نکنیم و در برابر امر و نهی خدا تسلیم باشیم. «أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ؛(نحل، آیه91) به عهدی که با خدا بستید، وفا کنید. «اِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولاً؛( اسراء، آیه 34) همانا از عهد و پیمان سۆال خواهد شد.»
موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، محرمات ، اخلاق ، احادیث ائمه(علیهم السلام) ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، داستان های عبرت آموز ، ،
برچسبها:
محرم و نامحرم؛ لطفا مرزها را رعایت کنید!!
دختری حدود 20 ساله در دانشگاه به برای مشاوره به من مراجعه کرده بود و میگفت: "من عاشق شدهام!"
گفتم: "عاشق چه کسی؟ گفت: "عاشق شوهر خاله ام شده ام! و این صرفا یک عشق ظاهری و قلبی نیست بلکه قضیه ازدواج در میان است!
این روزها در برخی خانواده ها شاهد رفتارهای هنجار شکنانه و دور از ارزشهای اخلاقی و اسلامی هستیم، مرزهای محرم و نامحرمی گسیخته شده است و کسی اهمیت نمی دهد که عاقبت این اتفاق شوم چقدر میتواند وخیم باشد.
متأسفانه برخی خانواده ها تحت تأثیر تبلیغات ماهواره ای و برنامه های هدفدار آن و یا به علت بی اطلاعی از مبانی اخلاقی و ارزش های اسلامی، برخورد نزدیک با نامحرم بدون هیچ قیدی و بدون حجاب را نوعی تجدد و روشنفکری قلمداد می کنند، تا جایی که نسل جدید نمی داند محرم کیست و نامحرم کیست؟
موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، محرمات ، اخلاق ، احادیث ائمه(علیهم السلام) ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، داستان های عبرت آموز ، ،
برچسبها:
دختر زنده به گور کسی است از خود بیگانه که احساس حقارت می کند و پسر بودن را بهتر و قرین موفقیت می پندارد. به همین دلیل می کوشد مثل پسرها حرف بزند، بپوشد، بی قید وبند باشد، رفتاری تصنعی و هیجانی و سبک داشته باشد و هیچ حرمت و ارزشی برای خود قائل نشود.
به پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) بشارت تولد دختری دادند. حضرت با نگاهی به چهره اصحاب دریافت كه آنها از این خبر ناخرسندند، از این روی فرمود: شما را چه شده، گلی به من داده شده كه او را ببویم و روزیاش بر عهده خداوند متعال است.(1)
یک بانوی مسلمان باید هفت خصوصیت داشته باشد تا شایسته این همه لطف رسول خدا صلی الله علیه و آله گردد. این خصوصیات به قرار زیرند:
1- با وقار و زیبا و در یک کلام "تماشایی" است
دختران "شش سال" زودتر از پسرهای هم سنش به عقلانیت، خودکاری، خودباوری، خود انضباطی، خود مدیری و بلوغ می رسند. دختری که به این مراحل از رشد رسیده است، خود را گنج بی پایانی از مهر و محبت و "صفات" زیبا می بیند و نیازی به "خودنمایی"، "بدن نمایی"، ،"ریاکاری" و رفتارهای مصنوعی" ندارد. بنابراین گفتار، رفتار و اخلاق او خردمندانه و شایسته و شخصیت او و با وقار و زیبا و در یک کلام "تماشایی" است.
او قدر و قیمت خود را می داند و مانند آن زنانی نیست که به گفته رسول خدا (صلی الله علیه و آله در عین پوشیدگى برهنه اند (لباس هاى بدن نما و جوراب هاى نازك مى پوشند) هوسباز و دلفریب مى باشند، موهاى خود را طورى آرایش مى كنند كه مانند كوهان شتر جلوه مى كند. اینان داخل بهشت نمى شوند و حتى بوى آن را استشمام نمى كنند، با این كه بوى بهشت از راه بسیار دور شنیده مى شود.(2) جهانگردان فراوانی با تحمل هزینه های سنگین از کشورهای مختلف به عشق تماشای متانت "راه رفتن" و ظرافت "چای ریختن" دختران ژاپنی همه ساله به ژاپن سفر و وقار آنها را تحسین می کنند.
2- توجه قلبی اش به "خدا" است
یک هنرپیشه که شاید اعتقادی به حجاب هم نداشته باشد، وقتی در نقش مادران، همسران و دختران پیامبران و اولیای الهی صلوات الله علیهم(مثلا در نقش حضرت مریم سلام الله علیها) بازی می کند، با پوشش کامل و ساده و رفتار متین و موقرانه ظاهر می شود. در این حالت هر بیننده ای او را بسیار زیباتر و جالب تر می بیند، چرا که چهره ای روحانی و معصومانه دارد. این است که همه ی دختران و زنان در لباس احرام و با چادر نماز و بر سر سجاده، زیباتر و جالب ترند. اعتقاد به خدا و حیایی که در سیمای یک دختر ظاهر می شود، با هم ربط دارند.
3- عامل "رشد اجتماعی" است
دختری که عاقلانه به زندگی نگاه می کند و به "هنر زن بودن" رسیده است، متوجه است که کار اصلی او این نیست که خود به کاری در اجتماع روی آورد و "نان آور" خانواده گردد، زیرا او به فرموده امام على علیه السلام چون گُلى است (ظریف و آسیب پذیر) نه قهرمان و كار فرما.(3) بلکه هنر اصلی او این است که با "هدایت نامحسوس" و "روحیه ی شاد و سازنده" خود مردی را که همسر اوست، به سوی کار سوق دهد. او توانایی پرورش فرزندانی را دارد که از "خودخواهی"، "خودسری"، "خجالتی بودن"، گبی مسئولیتی" و "هرزگی" دورند و آنان را به "رشد اجتماعی" و "قدرت تعامل با مردم" می رساند و به طور نامحسوس به "احساس مسئولیت و انجام وظیفه" هدایت شان می کند.
4- عامل "تشویق" و "آرامش" است
همه دختران جهان کانون مهر و عاطفه اند و بنابراین در زبان عربی "آنسه" نامیده می شوند. زیرا از همان خردسالی "نوازشگری" را "بدون هیچ آموزشی" نسبت به هر عروسک بی جان و بی تحرکی ابراز می کنند و با مهربانی با عروسک شان سخن می گویند.
دختری که رشد و رفتار طبیعی دارد، به جای "احساس نیاز کاذب به پشتوانه" می تواند با شیرین زبانی، آراستگی و متانت رفتاری خود پشتیبان دیگران باشد و به آنها "امید" بدهد و برای "درس و کار و عبادت و زندگی" انگیزه بخش باشد و در عین حال "آرامش" ببخشد.
5- توانایی دارد از شوهرش یک "مرد" بسازد
مانند مهندسی که از یک "ویرانه"، قصری زیبا و رفیع می سازد، هر دختری با هر رنگ و قد و اندامی اگر خودش را به درستی بشناسد و بخواهد، می تواند مظهر "صفات" جمال الهی باشد و هنرمندانه و با تکیه بر نکات مثبت، از شوهرش که ممکن است فراموشکار، هوسباز، رفیق باز، متغیر، خشن، افسرده، خسیس و یا ولخرج باشد، مردی عاقل، بالغ، ذاکر، وظیفه شناس، مومن، امیدوار، متعهد، متعادل و مجاهد در یک کلام یک "مرد" بسازد. بی جهت نیست که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: اَلمَرأَةُ الصّالِحَةُ أَحَدُ الكاسِبَینِ: زن شایسته یكى از دو عامل پیشرفت خانواده است.(4)
6- به "زن بودن" خود افتخار می کند
زن، موجودی فوق بهشتی و خورشیدی جذاب، گرم و نورانی است که خداوند او را معلم عاطفه، عشق، شور، نشاط، زندگی است و ماموریت آسمانی کردن انسان به او سپرده شده است. دختری که این کرامت و شأن و مقام والا و رسالت الهی خود را می فهمد، هرگز از زن بودن خود متنفر و بیزار نیست و از اسباب عیاشی شدن برای نامحرمان و نیز گفتار و رفتار مردانه پرهیز می کند. او استعدادهای زیبا، صدا و صورت زیبا و جذابش را بیهوده هدر نمی دهد و این همه توانایی را به هرز(در راه هرزگی) تلف نمی کند. او خود را "زنده به گور" نمی کند.
دختر زنده به گور کسی است از خود بیگانه که احساس حقارت می کند و پسر بودن را بهتر و قرین موفقیت می پندارد. به همین دلیل می کوشد مثل پسرها حرف بزند، بپوشد، بی قید وبند باشد، رفتاری تصنعی و هیجانی و سبک داشته باشد و هیچ حرمت و ارزشی برای خود قائل نشود.
7- "حضور" در جامعه را به "ظهور" در جامعه ترجیح می دهد
در هر فیلمی، مهمترین نقش را کارگردان دارد و در هر تصویری حضور موثر او را می توان دید، اما در هر فیلمی این هنرپیشگان هستند که "ظهور" دارند و اندیشه و نظر کارگردان را با صدا و رفتار و حالات خود ابراز و اظهار می کنند.
در مدیریت خانواده و جامعه و در همه ابعاد اقتصادی، اعتقادی، اجتماعی و سیاسی نیز دو نقش اصلی وجود دارد: حضور و ظهور. یک گروه حضوری موثر دارند و یک گروه هم ظهوری واسطه ای.
خداوند حکیم به زن موقعیت، صفات و استعدادهایی داده که می تواند در بیشترین ابعاد زندگی خانواده و جامعه و جهان، نقش کارگردان، یعنی حضوری موثر اما نامحسوس را داشته باشد.
زن انبیا، اولیاء و عقلا را مجذوب خود می کند و مردان را با سر انگشت هنرمندی خود به مسیر حق و خیر و کمال و یا باطل و شر و فساد می کشاند.
اگر دختر از کرامت و قداست خود به عنوان یک زن غافل بماند، گرفتار "بحران هویت" می شود. در این صورت تبرج و ظهور و انگشت نما شدن در کوچه و خیابان برای او "ارزش" می شود، مسحور زبان بازی جوانان هرزه می گردد، اسیر بی بند و بارترین افراد خواهد شد و برده ی جنایتکارترین صاحبان ثروت و قدرت و تزویر می شود. چنین دختری نارضایتی، ابتذال و متلاشی شدن از درون خود را با تداوم خودنمایی و هرزگی پنهان کند.
حرف آخر این که زن مسلمان پشتوانه و معمار شخصیت مرد است و مرد، معمار تاریخ.
پی نوشت ها:
1. من لایحضرهالفقیه، ج3، ص482، ح 4693.
2.لسان العرب ج11 ، ص637.
3. نهج البلاغه(صبحی صالح) ص 405، نامه 31.
4.مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج14 ، ص171 ، ح16411.
فاطمه سرفرازی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منابع
سخنان استاد جعفر غفرانی برگرفته از سایت به دخت، پایگاه تخصصی زنان و دختران
سایت شهید آوینی
موضوعات مرتبط: ادعیه قرآنی ، احکام ، حجاب ، اخلاق ، احادیث ائمه(علیهم السلام) ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، شبهات ، ،
برچسبها:
دائم الوضو بودن توفیقی است كه اگر به لطف خدا شامل حال انسان شود؛ دارای آثار و بركاتی فراوان می باشد. وضو بر وضو توجه انسان را نسبت به خداوند بیشتر می نماید و راه ذكر قلب را بر انسان می گشاید....
به همین دلیل است که از رسول خدا صلی الله وعلیه وآله روایت شده: لَا یُحَافِظُ عَلَى الْوُضُوءِ إِلَّا كُلُّ مُۆْمِنٍ(1): بر وضو مواظبت نمی كند مگر مومن. در روایات به چند اثر از دائم الوضو بودن اشاره شده است که به قرار زیر است:
1. تمام بدنت پاک می شود پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: هرکس به هنگام وضو ساختن ذکر خدا را بگوید، تمام بدنش پاک گردیده است.(2)
زیرا وقتی در جریان وضو داخل دهان، صورت، ساعدها، کف دست ها و جلوی سر و روی پاهای انسان تحریک شود قسمت اعظم قشر حسی تحریک می شود ،یعنی در حالی فقط چیزی که حدود 20 درصد سطح بدن در وضو مرطوب شده است بیش از 80 درصد ادمک حسی تحریک می شود؛ به عبارت دیگر اگر انسان به جای وضو کل بدن خود را می شست (غسل می کرد) چیز زیادی بر تحریک ناشی از وضو افزوده نمی شد.(3) چنانچه امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: هر کس ذکر خدا را به هنگام وضو بگوید، مانند این است که غسل کرده باشد.(4)
2. گناهانت بخشیده می شود رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: هنگامی که نمازگزار وضو می گیرد آثار و برکاتی به دنبال دارد از جمله وقتی که صورتش را می شوید آثار گناهان از چهره اش زدوده می شود، و زمانی که دو دستش را تا آرنج (مرفق) می شوید گناهانی که بوسیله دست هایش انجام داده از بین می رود، و آن وقت که سرش را مسح می کشد معصیّت هایی که به وسیله سرش انجام داده زدوده می شود، و آن وقت که پاهایش را مسح می کشد گناهانی که به کمک پاهایش انجام داده است از بین خواهد رفت، اگر کسی در اوّل وضو گرفتن«بسم الله الرّحمن الرّحیم» را (با دقّت و فهمیدن معنایش) بگوید تمام اعضایش از گناهان پاک می شود.(5)
3. دعاهایت مستجاب می گردد امام صادق علیه السلام فرمود: من تعجب می کنم از کسی که دنبال حاجت و کاری است در حالی که با وضو است، حاجتش برآورده نشود!(6)
4. رزق و روزیت فراوان می گردد از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند: کسی که دوست دارد بر خیر و برکت منزلش بیفزاید هنگام غذا خوردن وضوء بگیرد. (7) و همچنین آن حضرت فرمود: وضو و (شستن دست و صورت) پیش از غذا و بعد از آن باعث زیادی روزی می گردد.(8)
مرگ با وضو، شهادت است رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم فرمود: اگر توانستی شب و روز با وضو باشی این کار را انجام بده، زیرا اگر در حال وضو از دنیا بروی شهید خواهى بود.
5. تمرکزت زیاد می شود وضو گرفتن قبل از مطالعه باعث افزایش توجّه و تمرکز و افزایش هوشیاری در انسان می شود؛ زیرا نواحی مرتبط با وضو، بیشترین وسعت را در قشر حرکتی مغز دارند و هر چه تحریک این قشر هم بیشتر باشد، خواب آلودگی و کسالت از انسان دور می شود.(9)
امام صادق علیه السلام فرمودند: كسى كه وضو بگیرد و با حوله اعضاى وضو را خشک كند، یك حسنه براى او نوشته مى شود و كسى كه وضو بگیرد و صبر كند تا دست و رویش خود خشک شوند، سى حسنه براى او نوشته مى شود.(10) زیرا اگر وضو با آب سرد صورت پذیرد و پس از آن از خشک کردن آن اجتناب شود؛ تحریک حسی بیشتری صورت می گیرد؛ زیرا آب سرد نسبت به آب گرم قدرت تحریک حسی بیشتری دارد و خشک نکردن اعضاء بعد از وضو، به علت تماس طولانی آب با سطح بدن، باعث طولانی تر شدن مدت تحریک حسی می شود.(11)
بدن در برابر سرمائی که در اثر خشک نکردن آب وضو حس می کند، خود به خود درجه حرارتش بالا می رود تا آب وضو را خشک کند، که همین تحریکات حرارتی باعث باز شدن منافذ زیرپوست می شود و اکسیژن بیشتری به بافتهای پوست و مقداری هم عضلات زیر پوست می رسد و باعث نیرو و نشاط می گردد.(12)
6. عمرت زیاد می شود.رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم فرمود: سعی کن طاهر و با وضو باشی که خداوند بر طول عمرت می افزاید.(13) از نظر علمی بارهای الکتریکی هنگام شارش بار در اطراف عصب به صورت الکتریسته ذخیره می شوند. میدانی که در اطراف این بارها به وجود می آید در میدان بدن ایجاد خلل می کنند. این بارها به خصوص در نقاطی که تراکم اعصاب بیشتر است ذخیره می شوند و به دلیل این که هم تراکم زیادی دارند و هم در نزدیکی عصبهای بیشتر و مهمتری قرار دارند، برای بدن به شدت مضر هستند. از جمله این نقاط ناحیه سر، دستها و قسمت مچ پا به پایین است.
هنگامی که نمازگزار وضو می گیرد آثار و برکاتی به دنبال دارد از جمله وقتی که صورتش را می شوید آثار گناهان از چهره اش زدوده می شود، و زمانی که دو دستش را تا آرنج (مرفق) می شوید گناهانی که بوسیله دست هایش انجام داده از بین می رود، و آن وقت که سرش را مسح می کشد معصیّت هایی که به وسیله سرش انجام داده زدوده می شود، و آن وقت که پاهایش را مسح می کشد گناهانی که به کمک پاهایش انجام داده است از بین خواهد رفت.
به طرز حیرت آوری می بینیم که این نواحی، دقیقا نواحی هستند که در وضو شسته می شوند و بنابر تحقیقات صورت گرفته، بهترین راه دفع این بارهای زائد، استفاده از یک ماده رساناست. سریعترین و ارزانترین و بی ضررترین ماده برای این کار، آب است. جالب این جاست که آب هر چه خالص تر باشد، سریعتر بارهای ساکن را از بدن ما به اطراف گسیل می دهد و هیچ مایعی مثل آب خالصی که در وضو به انسان ها سفارش شده این اثر را ندارد.(14)
7. خواب با وضو، عبادت است رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: کسی که با وضو بخوابد بستر او برایش مسجد می شود، و خوابش (ثواب کسی را دارد که) به نماز مشغول است تا این که شب را به صبح رساند. و اگر کسی بدون وضو خوابید بسترش برای او قبر خواهد بود و مانند مرداری می ماند تا صبح شود.(15)
از نظر صاحب نظران رشته روان پزشکی،(16) جهت بهداشت صحیح خواب و داشتن خوابی راحت، باید اصولی را رعایت نمود که از جمله آن ها، دوش گرفتن ملایم هر شب قبل از رفتن به رختخواب است و جالب این که در ادامه تأکید می شود، این روش هر شب تکرار گردد. بنابراین، برای دست یابی به یک خواب راحت و آرامش بعد از آن، دوش گرفتن و استحمام شبانه (قبل از خواب) مفید است که وضو می تواند جای آن را بگیرد.
8. مرگ با وضو، شهادت است رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم فرمود: اگر توانستی شب و روز با وضو باشی این کار را انجام بده، زیرا اگر در حال وضو از دنیا بروی شهید خواهى بود.(17) 9. در قیامت نورانی می شوی پیامبر خدا می فرمایند: فردای قیامت خدای متعال امّت منِ را بین بقیّه ی امّتها در حالی محشور میکند که به خاطر وضویی که در دنیا گرفتند روسپیدند و پیشانیهای نورانییی دارند.(18) وضو گرفتن مکرر جهت دائم الوضو بودن، اسراف نیست
اگر در مصرف آب زیاده روی نکند اسراف نیست و مستحب است وضو با تمام آدابش به مقدار کمی آب، یعنی حداکثر یک مُد که مساوی سه چهارم لیتر است انجام شود.(19)
وضو نور است و تداوم آن، باعث ارتقا به عالم قدس خواهد شد. در حدیث آمده است: تجدید وضو، همانند نورى است بر روى نور دیگر.(20) این دستور با برکت، نزد بزرگان علم و عمل تجربه شده است، پس ای سالک کوی یار، همیشه با وضو باش و در تداوم آن همت عالی داشته باش.
پی نوشت ها:
1. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ ج1 ص356
2. بحارالأنوار: ج80، ص314، روایت2، باب5
3. پزشکی های قرآن، برگرفته از سایت استوا
4.بحارالأنوار: ج80، ص314، روایت3، باب5
5. وسایل الشیعه: ج1، ص 297
6. همان، ص 262
7.فروع کافی، ج 6، ص 290
8.همان
9.اصول فیزیولوژی، دکتر رابرت برن و متیو لوی،ص 124
10. ثواب الاعمال، شیخ صدوق
11. مقاله اسرار علمی وضو، نویسندگان:دکتر حسن کریمی یزدی، دکتر علیرضا کوهپایی، سیده منصوره ذکری، برگرفته از پایگاه صلوه
12. نکات علمی شگفت انگیز درباره نماز و وضو، برگرفته از سایت نماز کلید بهشت
13. بحارالانوار: ج 77(80) ، ص 305
14. نکات علمی شگفت انگیز درباره نماز و وضو، برگرفته از سایت نماز کلید بهشت
15. مستدرک الوسائل: ج1، ص 42
16. کتاب روانشناسی جیبی، دکتر هارولد کبلن و بنجامین سدوک، ص 162
17. بحارالانوار: ج 77(80) ، ص 305
18. مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ج 1 ص 357
19. استفتا از دفاتر آیات عظام: سیستانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، خامنه ای، صافی گلپایگانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست
20. وسائل الشیعه ج1 ص 377
موضوعات مرتبط: ادعیه قرآنی ، احکام ، حجاب ، محرمات ، توبه ، اخلاق ، احادیث ائمه(علیهم السلام) ، نماز ، مرگ ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، سخنرانی ها و مستند ها ، ،
برچسبها:
.عوامل فلاح و رستگارى
خداى سبحان عامل فلاح و رستگارى و پیروزى و نجات انسان را سه چیز مى شمرد: قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى ، و ذکر اسم ربه فصلى مسلما رستگار مىشود کسى که خود را تزکیه کند و نام پروردگارش را به یاد آورد و نماز بخواند.1
2.نجات از شعلههاى نوزده گانه آتش
عبدالله بن مسعود گوید: هر که خواهد از شعلههاى نوزده گانه آتش دوزخ نجات یابد، بسم الله الرحمن الرحیم گوید، زیرا بسم الله الرحمن الرحیم نوزده حرف است و خداوند تعالى هر حرفى را سپرى در برابر یکى از آن شعله ها قرار مى دهد.2
3.آغاز هر کار با نام خدا
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هر امر خطیرى اگر با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز نشود، آن امر ناقص و ناتمام خواهد ماند.3
4.جواز بهشت
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هیچ کس به بهشت در نیاید مگر با جواز بسم الله الرحمن الرحیم به این گونه :
بسم الله الرحمن الرحیم این نوشتهاى است از سوى خداوند ویژه فلان پسر فلان ، او را در بهشت به جایگاه بلندى وارد سازید که شاخه هاى میوه آن آویخته و نزدیک و در دسترس باشد.4
5.اسم اعظم خداوند
امام رضا علیه السلام فرمودند: بسم الله الرحمن الرحیم به اسم اعظم (خداوند) از سیاهى چشم به سفیدى آن نزدیکتر است .5
6.معنى بسم
على بن حسن بن فضال به نقل از پدرش مى گوید: از حضرت امام رضا علیه السلام تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم را پرسیدم .
حضرت فرمود: گوینده که مى گوید: بسم معنایش این است که : سمهاى از سمههاى خداى را که همان عبادت است بر خود مىگذارم . گفت : عرض کردم : سمه چیست ؟ فرمود: یعنى علامت و نشانه .6
7.تفسیر بسم الله
حضرت امام حسن عسکرى علیه السلام در تفسیر " بسم الله الرحمن الرحیم " فرموده است : اوست خدایى که تمام آفریدگان در مواقع نیازمندى ها و گرفتارى ها و شداید به هنگام قطع امید و گسستن اسباب از همه آنان که پایین از او، و غیر اویند، او را معبود خویش گرفته و به نیایش وى آهنگ مى کنند و مى گویند: بسم الله الرحمن الرحیم یعنى در تمام امور و کارهایم از خدایى که عبادت و پرستش تنها شایسته و سزاوار اوست ، کمک و یارى مى طلبم خدایى که چون دست فریادرس خواهى به سویش گشوده گردد، به فریاد رسد. ذات مقدسى که چون (از سر صدق ) خوانده شود اجابت فرماید.7
8.ترک نام خدا
از ابن عباس (ره ) منقول است که گفت : هر کس بسم الله الرحمن الرحیم را ترک کند، محققا آیه اى از کتاب خداى تعالى را ترک گفته است .8
امام رضا علیه السلام فرمودند: بسم الله الرحمن الرحیم به اسم اعظم (خداوند) از سیاهى چشم به سفیدى آن نزدیکتر است
9.نشانه هاى مؤمن
امام حسن عسکرى علیه السلام فرمودند: علامات مؤ من پنج چیز است :
1- نماز پنجاه و یک رکعت در شبانه روزى از فریضه و نافله گزاردن ،
2- انگشتر بر دست راست کردن ،
3- بعد از نماز جبین را به خاک در سجده گذاشتن ،
4- بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن ،
5- زیارت اربعین را خواندن .9
10.گریز شیطان
پیغمبر گرامى خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هرگاه بنده بسم الله الرحمن الرحیم را قرائت کند، شیطان از وى بگریزد.10
11.بزرگترین آیه کتاب خدا
امام صادق علیه السلام فرمود: آنان (مخالفان ) را چه مى شود؟ خدایشان بکشد که (در نماز) عمدا، به آشکار و ظاهر، خواندن بزرگترین آیه در کتاب خدا را بدعت پنداشتهاند (و در این کار هیچ دلیلى ندارند) و آن آیه "بسم الله الرحمن الرحیم" مى باشد.11
12.بسم الله هنگام نامه نوشتن
امام صادق علیه السلام مى فرماید: در نامه ها نوشتن "بسم الله الرحمن الرحیم" را ترک مکن ، اگر چه پس از آن شعر باشد.12
13.طرز نگارش بسم الله
امام صادق علیه السلام فرمود: "بسم الله الرحمن الرحیم" را به بهترین خط بنویس و باء آن را کشیده قرار مده ، تا (بتوانى ) سین را بلند و کشیده بنویسى.13
14.گفتن بسم الله در همه امور
از امام صادق علیه السلام روایت شده است که چنین فرمودند: هر گاه یکى از شما وضو گیرد و یا بخورد و یا بیاشامد و یا لباسى بپوشد، سزاوار است که "بسم الله الرحمن الرحیم" بگوید، پس اگر چنین نکند شیطان در آن شرکت خواهد کرد.14
15.شروع هر سوره با بسم الله
بیهقى در کتاب شعب از احمد بن حنبل نقل کرده که گفت : هر که با هر سوره از قرآن کریم "بسم الله الرحمن الرحیم" نگوید، محققا یکصد و چهارده آیه از کتاب خدا را ترک گفته است .15 (یعنی بسم الله اول سورههای یک آیه محسوب شده و نخواندن آن موجب ترک یک آیه از آن سوره خواهد بود).
16.برخاستن از خواب ، سر موقع
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هر که بخواهد شب را به عبادت برخیزد، چون در بستر خود خوابید باید بگوید: "بسم الله الرحمن الرحیم" بار خدایا، مرا از مکر خود آسوده مدار و یاد خودت را فراموشم مکن و مرا در گروه غافلان مقرر منما، من برخیزم در ساعت کذا و کذا. و محققا خداى عزوجل بدو فرشتهاى گمارد که او را همان ساعت بیدار کند.16
17.هنگام ورود به مستراح
امام صادق علیه السلام از پدرانش ، از امیر مؤمنان علیه السلام روایت مى نماید که فرمود: هنگامى که براى اجابت مزاج برهنه شدید، "بسم الله الرحمن الرحیم" بگویید زیرا در این صورت ، شیطان به شما نگاه نمى کند تا کارتان تمام شود.17
18.هم غذا شدن شیطان
از پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله پرسیده شد: آیا شیطان با انسان چیزى مى خورد؟
در پاسخ فرمودند: آرى ، بر سر هر سفرهاى که "بسم الله الرحمن الرحیم" گفته نشود، شیطان با آنان غذا مى خورد، و به این جهت ، خداوند برکت را از آن سفره بر مى دارد.18
19.نام خدا هنگام وضو
امام صادق علیه السلام فرمودند: کسى که هنگام وضو نام خدا را ببرد، تمام بدنش پاک مى شود و این کار کفاره گناهان بین دو وضو خواهد بود. و کسى که نام خدا را نبرد، فقط آن مقدار از بدنش که آب به آن مى رسد پاک مى شود.
امام صادق (ع ) فرمودند: هر کسى که هنگام وضو نام خدا را بر زبان جارى کند، گویا غسل کرده است.19
20.هنگام خواب
از رسول گرامى خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است که فرمودند: هر گاه بنده در هنگام خواب بسم الله الرحمن الرحیم بگوید، خداوند مى فرماید: فرشتگانم ! نفس کشیدنهایش را تا صبح حسنات به حساب آورید و برایش بنویسید.20
21.هنگام سوار شدن
امام کاظم علیه السلام نقل مى نمایند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: اگر مردى سوار چهارپا شود و نام خدا را ببرد، فرشتهاى پشت سر او سوار شده و او را تا هنگام پیاده شدن محافظت مى نماید. و اگر هنگام سوار شدن ، نام خدا را نبرد شیطانى پشت سر او سوار شده و به او مى گوید آواز بخوان . اگر بگوید بلد نیستم ، مى گوید آرزو کن . و او پیوسته آرزو مى کند تا پیاده شود.
22.قبل و بعد از غذا
از رسول اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده است که فرمودند: هیچ مردى نیست که خانواده خویش را گرد آورد و آن گاه سفره را پهن نماید و آنان در آغاز خوردن بسم الله الرحمن الرحیم و در پایان آن الحمد لله رب العالمین بگویند و سفره را بردارند، مگر آن که همگى مورد آمرزش قرار خواهند گرفت.21
على علیه السلام فرمود: هنگامى که غذا مى خورید، در آغاز آن بسم الله الرحمن الرحیم گفته شود و در انتهاى آن حمد خدا شود.22
23.محافظت فرشتگان
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: چنانچه آدمى در هنگام سوار شدن بر وسیله نقلیه نام خدا را ببرد و بسم الله بگوید، فرشتهاى براى محافظتش همراه گردد و او را تا زمانى که پیاده شود، از هر حادثه اى نگاه مىدارد و اگر سوار شود و "بسم الله" نگوید، شیطان همراهىاش مى کند.23
24.آفت ترک بسم الله هنگام سوارى
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: بنده هنگامى که سوار وسیلهاى شود و بسم الله نگوید در ردیف شیطان قرار مى گیرد.24
25.ذکر فاطمه زهرا (س )
بانوى دو عالم حضرت فاطمه زهرا علیها السلام فرمود:
این رطبها از نخلى است که خداوند در بهشت براى من نشانده ، آن هم بر اثر دعایى که پدرم به من آموخت و هر صبح و شام بر آن مواظبت دارم .
از او درخواست کردم که این دعا را به من بیاموزد، فرمود: اگر مى خواهى خدا را ملاقات کنى ، در حالى که از تو راضى باشد و اگر مى خواهى تا زنده هستى درد تب تو را فرا نگیرد، بر این دعا مداومت کن :
بسم الله الرحمن الرحیم ، بسم الله النور، بسم الله نور النور، بسم الله نور على نور، بسم الله الذى هو مدبر الامور، بسم الله الذى خلق النور من النور، الحمد لله الذى خلق النور من النور، و انزل النور على الطور فى کتاب مسطور، فى رق منشور، بقدر مقدور، على نبى محبور، الحمد لله الذى هو بالعز مذکور، و بالفخر مشهور، و على السراء و الضراء مشکور، و صلى الله على سیدنا محمد و آله الطاهرین .
بنام خداوند بخشنده مهربان ، به نام مبارک خدا که نور عالم است ، به نام مبارک خدا که نور نور عالم است ، به نام مبارک خدا که نور بالاى نور عالم است . به نام مبارک خدا آن نام که مدبر امور عالم است ، به نام مبارک خدا آن نام که نور را از نور آفرید (یعنى عالم و آدم را از نور خود آفرید)، ستایش خداوند را که نور (وجود عالم و نور جان آدم ) را از نور (جمال خود) آفرید و نور (تجلى خود) را بر طور سینا در کتاب مسطور تورات نازل کرد در صحیفه گشوده به قدرى که مقدر نمود بر پیغمبر عالم و صالح خود، ستایش خدا را که نزد تمام موجودات به عزت مذکور و فخر و جلالت معروف است و در حال آسایش و سختى ، باید شکرگزار او بود. و درود خداوند بر سید ما، حضرت محمد صلی الله علیه و آله و اهل بیت طاهرینش باد.
سلمان مى گوید: از روزى که این دعا را تعلیم گرفتم ، بیش از هزار کس از اهل مدینه و مکه را تعلیم دادم و هر کس که تب او را فرا مى گرفت ، چون این دعا را مى خواند، به امر خداى سبحان تب از او دور مى گشت.25
26.ذکرى براى بهبودى تب
در روایتى که از امام على بن موسى الرضا علیه السلام نقل شده ، آمده است که براى بهبودى تب ، بر سه قطعه کاغذ بنویسد:
1- بسم الله الرحمن الرحیم لاتخف انک انت الاعلى .
2- بسم الله الرحمن الرحیم لا تخف نجوت من القوم الظالمین .
3- بسم الله الرحمن الرحیم الا له الخلق و الامر تبارک الله رب العالمین .
سپس بر هر قطعه سه بار سوره توحید را بخواند و در سه روز و هر روز یک قطعه از آنها را ببلعد که ان شاءالله شفا خواهد یافت.26
گروه دین و اندیشه تبیان - حسین عسگری
1- سوره اعلى ، آیه 14 و 15.
2- مجمع البیان ، ج 1 ص 19.
3- تفسیر کشاف ، ج 1 ص 2.
4- بحارالانوار، ج 7، ص 83.
5- مجمع البیان ، ج 1و ص 18.
6- تفسیر البرهان ، ج 1، ص 44.
7- تفسیر البرهان ، ص 45.
8- تفسیر کشاف ، ج 1، ص 1.
9- اسرار عدد چهل ، ص 74.
10- لئالى الخبار، ج 3، ص 335.
11- مجمع البیان ، ج 1، ص 19.
12- مشکاة الانوار، ص 36.
13- آثار الصادقین ، ج 9، ص 148.
14- وسایل الشیعه ، ج 1، ص 300.
15- تفسیر کشاف ، ج 1، ص 1.
16- اصول کافى ، ج 6، ص 217.
17- ثواب الاعمال ، ص 35.
18- بحارالانوار، ج 92، ص 258.
19- ثواب الاعمال ، ص 35.
20- لئالى الاخبار، ج 3، ص 337.
21- سفینة البحار، ج 1، ص 25.
22- بحارالانوار، ج 16، ص 383.
23- مکارم الاخلاق ، ص 248.
24- کنزالعمال ، ج 9، ح 24995
25- بحارالانوار، ج 43، ص 66
26- به نقل از امید درماندگان ، ج 2، ص 95
موضوعات مرتبط: ادعیه قرآنی ، احکام ، اخلاق ، احادیث ائمه(علیهم السلام) ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، سخنرانی ها و مستند ها ، داستان های عبرت آموز ، ،
برچسبها:
با سلام و عرض تبریک پیشاپیش بمناسبت فرارسیدن نیمه شعبان و ولادت دوازدهمین ستاره آسمان ولایت با یکی دیگر از مطالب این وبلاگ در خدمت شما هستیم اما باید منو برای این مطلب ببخشین چون لحنم یذره تند و اگر بی احترامی ای به شما شد من رو ببخشید
انسان اشرف مخلوقات است پس چرا الان از این واقعیت خیلی فاصله و کارای خیلی زشت و بی شرمانه ای انجام میدهد که حتی حیوانات هم حتی اون اعمال خیلی زشت و بی شرمانه رو انجام نمی دهند انگار حیوانات از انسان ها بیشتر میفهمند ولی حقیقتا اینطور نیست و انسان میتواند اشرف مخلوقات باشد
آخه چرا مردم خودشون رو گم کردن و هویت انسانی خودشون رو یادشون رفته و اینکارهای زشت و بی شرمانه رو انجام میدهند؟ بخدا دارین به خودتون ضرر میرسونین.
نمونشش:آمار گوگل نشون میده که کاربرای ایرانی بیشتر کلمات مستهجن رو جستجو میکنن. خب شما از کار خودتون خجالت نمیکشید؟
اشتباه نکنید شیطان مقصر همه کارهای شما نیست،شیطان لعین فقط فکر وراه رسیدن به گناه رو به ما نشون میده و ما رو وسوسه میکنه،بقیه راه رو خودمون باید تصمیم بگیریم گول شیطان لعین رو بخوریم و حرفشو گوش کنیم یا اینکه حرف خدا رو گوش کنیم.
حالا خودتون میتونین انتخاب کنید که اشرف مخلوقات باشین یا نه؟؟؟
(لطفا در صورت امکان این مطلب رو در وبلاگ خود بنویسید یا کپی کنید)
(باتشکر)
موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، محرمات ، توبه ، اخلاق ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، ،
برچسبها:
باسلام خدمت بازدیدکنندگان گرامی ، خب من بدون مقدمه میرم سر مطلب و فقط اینو بگم که چون شما تو نظرسنجی و سوالات این وب پاسخ معلومی ندادید من مجبورم بعضی چیزا رو براتون بگم که اشتباه نگیرید:
اول از همه باید چندتا اصطلاح براتون تعریف کنم:
1-دوست داشتن:دوست داشتن افراد همونطور که خودتون میدانید، مثل:دوست،همسایه،رفیق،فامیل و...
2-عشق:دوست داشتن کسی یا چیزی بیشتر از حد دوستی ، مثل:همسر،پدر،مادر،برادر،خواهر
3-پرستش:عشق بیش از حد به خالق
4-هوس:تامین نیازهای جنسی بوسیله جنس مقابل
باید توجه داشت که سه مورد اول(1،2،3) فقط جنبه انسانی دارند ولی مورد 3و4 جنبه حیوانی دارند ولی مورد3(پرستش)جنبه خوب و عقلانی است ولی مورد4(هوس)جنبه خیلی زشت و بی رحمانه و غریزی است.
بگذارید با یک مثال برای شما توضیح دهم تا بهتر بتوانم منظورمو بیان کنم به طور مثال اگر شما آقا یا خانم محترم در خیابان یا توی جایی که افراد نامحرم به شما هستند خود را آرایش کرده و زیبایی خود را به افراد نامحرم نشان دهید طبیعتا آنها هم از حرکات شما خوششان می آید و کم کم به اصطلاح یخشون می شکند و با شما پسرخاله میشوند و اینجوری هست که فحشا رواج پیدا میکند و اول به عنوان دوست دختر یا پسر (نشانه خیلی بی کلاسی فرد هست) با فرد دوست میشوند و وقتی همسر شما بفهمد بهش خیانت کردید شما را ترک میکند.
در این صورت فرد رو میاره به دوست دختر یا پسرش و اون هم چون هم خون اون فرد نیست ، وقتی که نیاز جنسیش توسط جنس مخالف تامین شد ، اونو ترک میکنه و اون فرد تنهای تنها میمونه.
فکر نکنم کسی دوست داشته باشه خیانت کنه یا تنها بشه؟
موافقید؟
موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، محرمات ، توبه ، اخلاق ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، داستان های عبرت آموز ، ،
برچسبها:
باسلام امیدوارم حالتان خوب باشد
این پست رو میذارم برای بانوان محترم که حجاب واقعی را اشتباه نگیرند
موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، محرمات ، اخلاق ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، شبهات ، ،
برچسبها:
امواج مغزی
امواج مغزی
تاثیر موسیقی بر مغز
موسیقی بی واسطه بر مغز تاثیر می گذارد. تاثیر موسیقی بر مغز به سه طریق صورت می گیرد :
- تاثیر بر ساختار مغز
- تاثیر بر بیو شیمی مغز
- تاثیر بر امواج مغزی
بررسی هر کدام از این تاثیرات و گشودن ظرایف آن به کتاب یا کتاب هایی قطور ختم می شود . تاریخچه و تحقیقات به عمل آمده و نتایج حاصله که هر کدام از آن ها گوهری گرانبها در این عرصه اند ،می تواند به عمق آگاهی ما بیافزاید .اما به دلیل آنکه نه این مقاله مجال این جولان است نه امکان ادای تام مطلب ،در اینجا ما به اجمال به این تاثیرات می پردازیم. قبل از وارد شدن به مبحث اصلی به طور کلی به مقوله ی علوم اعصاب خواهیم پرداخت . مطالب ارائه شده در این مقاله در واقع ماحصل نگاه همین علم به موسیقی است و در ادامه به بررسی نحوه ی درک صدا و موسقی توسط مغز اشاره ای می کنیم. هر دوی این مباحث در درک و دریافت مطالبی که درادامه می ایند راه گشا خواهند بود .
نیم نگاهی به علم اعصاب
در این علم به طور معمول چهار مولفه مرتبط با مغز را مورد بررسی قرار می دهند و این چهار مولفه عبارتند از
- نورون ها و انتقال دهنده های عصبی
- ساختار و کارکرد مغز
- دستگاه عصبی خود مختار
- دستگاه عصبی عصبی – درون ریز
نورون ها و انتقال دهنده های عصبی
دستگاه عصبی از میلیارد ها نورون تشکیل می شود . هر نورون چهار قسمت اصلی دارد .
- جسم سلولی
- چندین دندریت ، دنباله های کوتاه و قطور
- یک یا چند آکسون با طول متفاوت
- تکمه های پایانی
هر گاه سلول عصبی تحریک می شود . در واقع تکانه ای عصبی ایجاد می شود .این تکانه پتانسیل الکتریکی سلول را تغییر می دهد این تغییر در سراد .این تکانه پتانسیل الکتریکی سلول را تغییر می دهد این تغییر تا انتهای پایانه سلول منتقل می شود . سلول های عصبی به طور فیزیکی به هم هیچ گونه اتصالی ندارند و هر سلول مستقل از سلول دیگر است.میان پایانه انتهایی یک سلول و جسم سلولی دیگر فضایی وجود دارد که آن را سیناپس می نامند.برای آنکه پیام از سلولی به سلول دیگر منتقل شود . پس از تحریک آن و رسیدن پتانسیل الکتریک به انتهاز سلولی به سلول دیگر منتقل شود . پس از تحریک آن و رسیدن پتانسیل الکتریکی به انتهای پایانه ، مواد شیمیایی که ان را انتقال دهنده عصبی یا نورو ترنسمیتر می نامیم به فضای سینا، مواد شیمیایی که ان را انتقال دهنده عصبی یا نورو ترنسمیتر می نامیم به درون سیناپس ترشح می شود . هر ترنسمیتر حاوی پیامی از سلول فرستنده به سلول گیرنده است .که پس از دریافت توسط سلول عصبی گیرند موجب تحریک درپتانسیل الکتریکی سلول گیرنده می شود و همین گرفتن و انتقال پیام باعث انتقال اطلاعات می شود .
دوپامین ،نور اپی نفرین، سرتونینو گاما – آمینو بوتریک اسید(GABA ) از جمله انتقال دهنده های عصبی معروف هستند.
ساختار و کار کرد مغز
مغز در پوشش محافظتی جمجمه قرار دارد. اگر مغز را از بالا نگاه کنیم شکاف عمیقی آن را به دو نیمکره تقسیم کرده است. این دو نیمکره ( نیمکره چپ و راست) به کمک دسته ای از تار های عصبی به نام جسم پنبه ای به هم متصل اند . قشر مغز بسیار چین خورده است . هر نیمکره را بر اساس شکاف های عمیقی که در ان وجود دارد به ناحیه ها یا لوب های مختلف تقسیم می کنند. لوب پیشانی ،لوب آهیانه ،لوب گیج گاهی و لوب پس سری از این جمله اند .
دستگاه عصبی خود مختار
این دستگاه به غدد درون ریز ،قلب و ماهیچه های صاف که در جداره رگ های خونی ،معده ف روده ها ،کلیه ها و اندام های دیگر دیده می شوند عصب دهی می کند. خود این دستگاه به دو بخش تقسیم می شوند . دستگاه عصبی سمپاتیک و دستگاه عصبی سمپاتیک تقسیم می شوند که به طور معمول عکس هم دیگر عمل می کنند .
سمپایک پاراسمپاتیک
مردمک را گشاد می کند مردمک را تنگ می کند
ترشح بزاق را تحریک می کند ترشح بزاق را تحریک می کند
ضربان قلب را بالا می برد ضربان قلب را کند می کند
……..
دستگاه عصبی درون ریز
تحریک این دستگاه باعث ترشح در هورمون ها می شود .محور HPA که در برابر فشار روانی تحریک می شود و موجب رها سازی هورمون کورتیزول می شود . در حیطه عملکرد این دستگاه قرار دارد. کورتیزول را هورمون فشار روانی می نامند.
ما چگونه موسیقی را می شنویم
در اطراف ما همواره صدا های مختلفی شنیده می شود. صدا ها با ایجاد فشار در هوای اطراف ما موج ایجاد می کنند.این امواج به بدن ما میرسند.امواج صدا با فشار از طریق کانال گوش به استوانه گوش می رسند. در این جا انرژی صوتی به انرژی مکانیکی تبدیل می شود . امواج به پرده گوش بر خورد می کند . پرده گوش به چند استخان کوچک و لرزان به نام استخوانچه گوش میانی مرتبط است .پرده گوش هم تقویت امواج و هم محافظت از گوش را به عهده دارد.اتخوانچه ها صدا را به گوش داخلی قسمت حلزونی گوش قرار دارد که با عصب هایی به نام پرزهای عصبی پوشانیده شده است . هر بخش از پرزهای عصبی با فرکانس های خاصی مرتعش می شوند بنابر این فرکانس های مختلف پرزهای عصبی مختلف را مرتعش می کنند .به طور معمول ۴۰۰۰ عدد از این پر زها در هنگام دریافت صدا مرتعش می شوند و به سلول های عصبی در مغز پیام می فرستند. در مرحله ای که فرکانس های مختلف پرز های مختلف را فعال می کنند در واقع انرژی مکانیکی به انرژی الکتریکی تبدیل می گردد . یعنی تحریک پرز های عصبی باعث انتقال پیام از گوش به مغز می شوند . به طور میانگین گوش انسان در گستره ۲۰۰۰ تا ۵۰۰۰ هرتز بیشترین حساسیت شنوایی را دارد و فرکا نس های بیشتر و کمتر نیاز به فشار صدای بیشتری جهت شنیدن دارند.
راه ارتباطی مغز و گوش دو طرفه است به این معنی که گوش پیام هایی را به مغز می رساند و مغز پیام هایی را به گوش منتقل می کند . بدین صورت است که صدا های آشنا از نا آشنا باز شناخته می شوند.
به طور معمول الگوی یک اهنگ مانند ساختار هارمونیکی ، سرعت ، ریتم ،طنین و کیفیت در نیم کره راست تشخیص داده می شود در حالی که تغییرات ناگهانی در بلندی و کوتاهی صدای آهنگ و اشعار و ترانه های آن در نیمکره ی چپ پردازش می شود .
در زیر به خلاصه ای از مناطق مختلف مغز که در هنگام شنیدن موسیقی فعالند اشاره می کنیم:
گوش کلی به موسیقی نیمکره چپ – کورتکس شنوایی
تن موسیقی نیم کره راست – کورتکس شنوایی
طنین موسیقی نیم کره راست
ملودی نیمکره راست
ریتم مخچه – پشت نیمکره چپ
قطعات آشنای موسیقی نیمکره چپ – منطقه گیجگاهی
یادآوری نام اهنگ نیمکره چپ
تمرکز روی شعر و ترانه نیمکره راست
نواختن موسیقی مخچه ، نیمکره راست
به طور کلی در هنگام شنیدن موسیقی با توجه به نوع موسیقی و شنونده قسمت های مختلف مغز فعال است. ولی به طور کلی هر دو نیمکره ی مغز در شنیدن موسیقی فعال می باشند. در مغز مناطق و سیستم های پردازشی جداگانه ای را برای زبان محاوره ای و موسیقی وجود دارد. و این مهم با مطالعه بیماری هایی مانند آمیوزیکا (Amusica) که در آن فرد قادر به تکلم است ولی قادر به درک موسیقی نیست یا آفازیا (aphasia ) که بیمار قادر به تکلم نیست ولی موسیقی را درک می کند قابل نتیجه گیری است.در صورتی که نیمکره راست مغز دچار سکته یا بیماری شود شناساییو پردازش طنیتن صدا نیز دچار مشکل می شود و مغز صدا ها را از هم تشخیص نمی دهد.
تاثیر بر ساختار مغز
از ده سال پیش تاکنون گروه های تحقیقی متعددی در سراسر جهان تأثیر موسیقی بر مغز انسان را مورد بررسی قرار داده و با مقایسه مغز نوازندگان و افراد عادی به نتایج شگفت آوری دست یافته اند. تغییرپذیری ساختار و شکل مغز کودکان و حتی بزرگسالان با کمک صوت و ریتم از مهمترین این یافته هاست.
البته نوع موسیقی در این مورد نقش بسیار مهمی دارد.موسیقی کلاسیک موجب برانگیختن و فعالیت همه ی قسمتهای مغز میشود درحالیکه موسیقی پاپ کمتر چنین تأثیری را داراست.
به ویژه در مغز نوازندگان حرفهای بهدلیل شروع زودهنگام و طولانیمدت فعالیتهای موسیقایی ویژگیهای آناتومی خاصی دیده میشود.
معاینات و بررسیهای متعدد از مغز نوازندگان حرفهای نشان میدهد که ماده خاکستری مخچه و ناحیه شنوایی مغز آنان نسبت به افراد غیر موزیسین بیشتر است.
در مغز نوازندگان سازهای زهی و پیانو هم بخشهایی که مسئول کنترل حرکات دست هستند ۴۰ درصد رشد بیشتری دارند. همچنین جسم پینهای مغز نوازندگانی که قبل از سن ۷ سالگی شروع به فراگیری ساز نمودهاند بزرگتر از سایرین است. از این رو بین دو نیمکره و بخشهای مختلف مغز آنان ارتباط و هماهنگی بیشتر و بهتری برقرار میشود.
هر یک از دو نیمکره مغز وظایف متفاوتی بر عهده دارد. نیمکره چپ مسئول تجزیه و تحلیل مسائل و مرکز تعلیم است و نیمکره راست احساسات، تخیلات و قدرت ابتکار را هدایت میکند. برای استفاده از کل پتانسیل مغز میبایست هر دو نیمکره با هم هماهنگ باشند.
بر اساس تحقیقی که توسط آلتن مولر از انستیتو پزشکی و فیزیولوژی موسیقی در هانوفر و مارک بانگرت از دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد انجام گرفته است، بخش شنوایی و بخشهای حرکتی مغز نوازندگان پیانو کاملاً با یکدیگر مرتبطاند بهطوریکه تحریک یکی از این دو بخش موجب برانگیختن دیگری میشود.
اسکنهای متعدد و الکترو انسفا لوگرافی (eeg) از مغز نوازندگان حرفهای پیانو نشان میدهد که تنها حرکت دست نوازنده بر روی کلاویهها موجب فعال شدن ناحیه شنوایی مغز میگردد و بالعکس شنیدن قطعات موسیقی باعث تحریک قسمتهای حرکتی میشود.
حتی انگشتان دست برخی از نوازندگان با شنیدن ملودیهای خاصی بیاراده حرکت میکند. بین این دو ناحیه از مغز نوازندگان مبتدی هم در اولین جلسه و پس از ۱۰ دقیقه تمرین ارتباط موقتی ایجاد میشود که با افزایش تعداد جلسات تثبیت میگردد.
البته هنوز بهطور قطعی مشخص نیست که آیا تمرینات موسیقی عامل ایجاد این ویژگیهاست و یا اینکه ساختار مغز نوازندگان از هنگام تولد با دیگران متفاوت است و این تفاوتها زمینه موفقیت آنان در موسیقی را فراهم میسازد.
تمرینات موسیقی همچون نیروی بازدارندهای مانع از بین رفتن سلولهای عصبی در سنین بالا میشود. حتی اگر فردی تازه در سن ۸۵ سالگی شروع به فراگیری ساز نماید سلولهای مغز او ترمیم و بازسازی میشود و قدرت حافظه و استنتاجش افزایش مییابد.
در تحقیقی به منظور بررسی اثرات موسیقی بر مغز و رد این فرضیه که نه موسیقی بلکه خانواده و محیط رشد کودک موجب افزایش کارآیی مغز و ضریب هوشی میشود، کودکانی از محلات فقیرنشین برلین و از خانوادههایی بدون پیشینه فرهنگی غنی مدت شش سال به طور منظم و مداوم در مدرسه تحت آموزش موسیقی قرار گرفتند. در لسآنجلس نیز در دانشگاه کالیفرنیا تحقیقی مشابه انجام گرفت.
نتایج هر دو بررسی تأثیر مثبت موسیقی بر مؤلفههای ضریب هوشی و قدرت تخیل فضایی ـ زمانی انسان را تأیید نمود.
در آزمایشی دیگر در دانشگاه هنگ کنگ، ۴۵ نوازنده ارکستر بین سنین ۶ تا ۱۵ سال از لحاظ قدرت حافظه و به یادسپاری کلمات مورد بررسی قرار گرفتند. محققین پی بردند که کودکان نوازنده نسبت به همسالان غیر نوازنده خود به مراتب لغات بیشتری را به خاطر میسپارند و هر قدر زمان عضویت آنان در ارکستر بیشتر است در این زمینه موفقترند.
پس از یکسال با انجام مجدد این آزمایش مشخص شد که توانمندی حافظه کودکانی که هنوز نوازنده ارکستر هستند نسبت به سال گذشته افزایش یافته است درحالیکه حافظه کسانی که از ارکستر جدا شدهاند در همان سطح باقی مانده است.
تاثیر موسیقی بر نورو شیمی مغز
منظور از نوروشیمی تاثیری است که موسیقی بر انتقال دهنده های عصبی و همچنین ترشح هورمون های درون ریز مثل کورتیزول دارد ، می باشد.
بر طبق تحقیقات به عمل آمده موسیقی موجب
افزایش تولید آندروفین
افزایش سطح ملاتونین
افزایش سطح نور اپی نفرین و اپی نفرین
تحریک ترشح اوپیویید ها و در نتیجهآزاد سازی دوپامین ا
افزایش سطوح پلاسمایی هورمون اکسی توسین
می شود.
هر کدام از عملیات یاد شده به نوعی در افزایش سطح آرامش روانی و کاهش استرس نقش فعالی دارند. در یک مطالعه برای بیست بیمار آزایمری مرد به مدت یک ماه ، هفته ای ۵ روز و روزی سی دقیقه موسیقی پخش شد . سطح ملاتونی اپی نفرینن و نفرین در طول این مطالعه افزایش یافت . این تاثیر به طرز شگفت انگیزی بر آرامش و کاهش استرس بیماران نمایان بود . از جهت دیگر افزایش هر یک از انتقال دهنده های فوق موجب افزایش سطح ایمنی بدن نیز می شوند. همانگونه که می دانیم سیستم ایمینی ما تحت تاثیر منفی استرس های مزمن قرار دارد .استرس نه تنها سلول های مغز را از بین می برد بلکه باث تضعیف و زوال حافظه می گردد.
در مطالعاتی دیگر نشان داده شد که موسیقی می تواند سطح کورتیزول بدن و ایمونو گلوبین را که هر دو برای سلامتی مهم هستند را تنظیم کند . ناگفته نماند که موسیقی های مختلف تاثیرات متفاوتی بر مغز می گذارند . موسیقی های آرام موجب افزایش دوپامین و سرتونین می گردند و موسیقی هایی با ریتم تند مثل هوی متال باعث افزایش کورتیزول در سطح بدن میشوند . اینکه چه نوع موسیقی را در چه زمان گوش کنیم از جمله مواردی است که باید با مشورت متخصصین و مطالعه صورت پذیرد .
تاثیر بر امواج مغزی
همانگونه که می دانیم مغز ما در تمامی لحظات در حال فعالیت می باشد . فعالیت مغز را به گونه های متفاوت مورد بررسی قرار می دهند . این مطالعات با توج به تاثیراتی است که از مغز دریافت می کنند . یکی از را های مطالعه مغز مطالعه امواج مغزی است.طبق مطالعات و الکترو انفالوگرام های دریافت شده از مغز ۴ نوع موج را در موقعیت های مختلف برای مطالعات و الکترو آنسفالوگرام های دریافت شده از مغز ۴ نوع موج در موقعیت های مختلف فعالیت مغز ثبت شده است .
امواج بتا :امواج بالای۱۴ سیکل در ثانیه
در این موقعیت مغز فعال است و در وضعیت هوشیاری عادی به سر میبرد. امواج مغز در این موقعیت بین ۱۳ تا ۲۵ بار در ثانیه مرتعش میشوند برای ایجاد این موقعیت از مغز میتوان از آهنگهای تند و رقص گونه استفاده کرد.
امواج آلفا :امواج بیت ۷ تا۱۴ سیکل در ثانیه
در این موقعیت مغز در حالت آرام به سر میبرد میتوان توسط موسیقی این موقعیت را در طول روز ایجاد کرد در این موقعیت معمولا چشمها بسته هستند و رویاهای روز به وجود میآیند امواج مغز در این موقعیت بین ۸ تا ۱۲ بار در هر ثانیه مرتعش میشوند این موقعیت از مغز را میتوان توسط آهنگهای خیلی ملایم و آرام ایجاد کرد
امواج تتا : امواج بین ۳ تا۷ سیکل در ثانیه
موقعیت تتا که بطور عمده در منطقه گیجگاهی و آهیانه مغز ایجاد میشود موقعیت خلاقیت مغز است امواج مغز در این وضعیت بین ۴ تا ۷ بار در ثانیه مرتعش میشوند. هوشیاری مغز در این وضعیت بین خواب و بیداری است آهنگهایی که بتوانند این موقعیت مغزی را حفظ کنند معمولا خیلی آرام هستند و معمولا با سرعت خیلی پایین اجرا میشوند .
امواج دلتا: امواج زیر ۳ سیکل در ثانیه
در این موقعیت که تعداد ارتعاشات امواج مغز بین ۱تا ۳ بار در ثانیه است موقعیت خواب عمیق مغز است در این موقعیت، تنفس عمیق، سطح و فشار خون، ضربان قلب و دمای بدن به حداقل خود میرسد آگاهی و هوشیاری در این وضعیت در پایینترین میزان است که موسیقی اثر چندانی بر روی مغز نمیگذارد .
با کمک موسیقی می توان هر یک از حالت ها و امواج را در مغز ایجاد نمود. این امواج در وضعیت سلامت فرد قابل دریافت است . اگر فرد بیمار باشد امواج مغزی در وضعیت نرمال نمی باشند . که برای هماهنگ کردن امواج مخ با موقعیت نرمال آن ها می توان از موسیقی یاری جست.
برای این کار که به آن موسیقی درمانی مغز نیز می گویند فرد در حالت آرام قرار میگیرد و در آن حالت امواج مغز او بصورت نوار مغزی به مدت پنج دقیقه ثبت میشود. اطلاعات ثبت شده به آزمایشگاه فرستاده میشود و در آنجا فایلهای نوار مغزی با فایلهای موسیقی تطبیق داده میشود سپس بعد از تنظیم، از آن برای درمان استفاده میکنند . درمان به اینصورت خواهد بود که با کمک هدفون های استریو موسیقی که متخصصان برای بیمار تجویز کرده اند را برای او پخش می کنند .زمان و مقدار آن را متخصصان تیین می کنند .
در پایان ذکر این نکته ضروری است که اگر چه ما تاثیرات موسیقی بر مغز را به طور جداگانه مورد بررسی قرار دادیم اما ممکن است انچه در عمل اتفاق می افتد بدین گونه نباشد .بدین معنا که تاثیری که موسیقی بر ساختار مغز می گذارد به طور همزمان نوروشیمی مغز را نیز متاثر می کند و امواج مغزی رانیز تحت تاثیر خود قرار می دهد .
مطالعات علوم اعصاب هنوز جوان است . اما یافته های تا کنون این علم حاکی از آن است که بسیاری از پدیده های مرتبط با رفتار انسان را می توان با آن تبیین نمود .
منابع:
پینل جان ،روانشناسی فیزیو لوژیک ،مهرداد فیروز بخت،نشر ویرایش،۱۳۸۷
خداپناهی محمد کریم، روانشناسی فیزیولوژیک ،نشر سمت،۱۳۸۰
میلیگان جک ، قدرت موسیقی و آواز ،آذر عمرانی ،نشر ویرایش ۱۳۸۸
جنسن اریک، چگونگی تاثیر موسیقی بر مغز ،آذر عمرانی ،نشر ویرایش، ۱۳۸۶
باسانو مری ،شفا با کمک موسیقی ،آذر عمرانی ،ارسباران ۱۳۸۳
لی ،اچ ام میتو، موسیقی و سلامتی ،آذر عمرانی ارسباران ۱۳۸۴
امواج آلفا بتا گاما-ارتباطات در مغز
در هر لحظه امواج مغزی متعددی با بسامدهای متفاوت در مغز ایجاد میشوند. این امواج که میتوانند آلفا، بتا، تتا و یا گاما باشند برای ارسال دقیق پیامها یا احساسات نیاز به هماهنگسازی دارند. هماهنگسازی از اهمیت بسیاری برخوردار است، سیبی را در نظر بگیرید که رنگ، روشنایی و ابعاد آن توسط سیگنالهای گوناگونی به بخشهای متفاوت مغز ارسال شده و بدون هماهنگسازی تشخیص نهایی آن غیرممکن است.
علاوه بر این تحقیقات تازه در زمینه مغزنگاری الکتریکی با استفاده از الکتروانسفالوگرام نشان میدهند چشم اگر تابش لحظهای نور بین پیک موجهای آلفا و تتا به آن تابیده شود، نور را نخواهد دید، چون پیامی برای رؤیت آن به مغز ارسال نخواهد شد.
به گزارش نیوساینتیست، تحقیق دیگری نشان میدهد درک آگاهانه کلمات نیاز به گذر امواج مغزی از منطقه ثابتی از مغز دارد. تنها پیچیدگی هر کلمه باعث میشود امواج گاما در مراحل هماهنگسازی متفاوت عمل کنند. پس از این مرحله مغز وارد شرایط نیمههشیار میشود تا اطلاعات را به حافظه طولانیمدت فرد انتقال دهد. نکته جالبتوجه اینکه هر قدر مرحله هماهنگسازی قویتر باشد، درک ما از اطلاعات و اتفاقات بهتر خواهد بود.
نمیشود تأثیر امواج گاما را در حفظ حافظه و انتقال اطلاعات نادیده گرفت. تحقیق تازهای نشان میدهد امواج گاما با بسامد کمتر وظیفه انتقال اطلاعات از حافظه قدیمی را به عهده دارند و همین امواج با بسامد بالاتر اطلاعات تازهتر را منتقل خواهند کرد. این امواج میان مناطق مختلف منطقه هیپوکامپ ردوبدل خواهند شد و وظیفه هماهنگی میان آنها نیز به عهده هیپوکامپ خواهد بود.
هیپنوتیزم بر اساس امواج مغز انسان
هیپنوتیزم یک حالت طبیعی است که با تغییر “امواج مغز (Brain wave)” صورت میپذیرد. این مطلب
و در واقع این تعریف از پدیده هیپنوتیزم در بسیاری از کتب معتبر نظیر کتاب هیلگارد بیان شده است . این امواج مغزی شامل امواج آلفا (Alpha) و تتا (Theta) هستند.
امواج مغزی فردی که بیدار است در حالت معمول ۲۰ سیکل در ثانیه است. امواج بالای ۱۴ سیکل در ثانیه “امواج بتا” نامیده میشود که برای ارتباط با دنیای فیزیکی خارج بوده و برای ارتباط گیری با زمان و مکان ویا استفاده از حواس معمولی است.
اما مغز امواج دیگری نیز دارد که سیکلهای پایینتری نسبت به امواج بتا دارد که به ترتیب آلفا، تتا ودلتا هستند که البته امواج “تتا و دلتا” برای ارتباط با دنیای فیزیکی نیستند و هنگامیاز آنها استفاده میکنیم که آگاه به زمان ومکان نیستیم .از این امواج برای دیدن رویا ، ارتباط روحی ومعنوی و شهود استفاده میشود که با آگاهی درونی ما مرتبط است.
از حدود یک و نیم سالگی “امواج آلفا” نیز کم و بیش پیدا میشوند که با تکامل این امواج قدرت فراگیری مغز بیشتر میشود و نیمکره راست مغز بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. امواج آلفا در ۶ و۷ سالگی بیشترین امواج مغزی هستند و اگر در همین سنین به کودک بیاموزیم که از هر دو نیمکره مغز برای فکر کردن استفاده کند این قدرت برای تمامیعمر نزد او باقی خواهد ماند. ولی معمولاً کودک چنین شانسی ندارد و استفاده او از نیمکره راست به تدریج کم میشود، به نحوی که ۹۰ درصد انسان ها در سنین بلوغ و پس از آن فقط از نیمکره چپ مغز برای فکر کردن استفاده میکنند.
به طور کلی در حالت آرامش، فرکانس امواج مغز ما بیشتر شامل امواج آلفا، یعنی ۷ تا ۱۴ سیکل در ثانیه است. در این حالت هردو نیمکره مغز فعالیت دارند و دارای بهره هوشی بالاتری هستیم و قادریم مشکلات را راحت تر حل کنیم.
در جدول زیر انواع امواج مغزی و حالات و برخی از تواناییهای مربوط به این امواج معرفی شده است.
همان گونه که ملاحظه میگردد، دامنه حالات هیپنوتیک ، از امواج آلفا آغاز و تا امواج دلتا میتواند ادامه داشته باشد. هیپنوتیزم با عمق سبک، در امواج آلفا و با عرصه متوسط و سنگین در امواج تتا و دلتا اتفاق میافتد.
در واقع هیپنوتیزم شرایط طبیعی مغز در امواج خاص است و زمانی که امواج مغز در شرایط خاصی قرار گیرد، حالات هیپنوتیک رخ میدهد. بنا بر این اگرچه می توان شروع هیپنوتیزم را قرارگرفتن مغز در موج آلفا دانست اما تعاریفی که اصولا هیپنوز را قرار گرفتن مغز ، روی موج آلفا می داند، چندان قابل قبول نیست.
در جدول زیر به انواع مختلف امواج مغزی آدمی و دامنه فرکانس آنها اشاره شده و قابلیت های مغز، در هر یک از این حالات بیان می گردد.
نوع موج |
دامنه فرکانس (هرتز) |
تواناییهای ذهنی |
دلتا ( Delta ) |
1/0 تا ۳ |
خواب عمیق، خواب شفاف، افزایش عملکرد سیستم ایمنی، هیپنوتیزم |
تتا ( Theta ) |
3 تا ۸ |
آرامش عمیق، مدیتیشن، افزایش تمرکز حافظهای، خلاقیت، رویابینی شفاف، هیپنوتیزم، حالات هیپنوگوجیک |
آلفا ( Alpha ) |
8 تا ۱۲ |
آرامش ملایم، آموزش برتر، تفکرات مثبت، هیپنوتیزم، مدیتیشن |
بتای پایین ( Low Beta ) |
12 تا ۱۵ |
آرامش متمرکز، افزایش تواناییهای توجه |
بتای متوسط |
15 تا ۱۸ |
افزایش و تواناییهای ذهنی، تمرکز هشیاری، IQ |
بتای بالا ( High Beta ) |
بیش از ۱۸ |
کاملا بیدار، حالات نرمال هشیاری، استرس و اضطراب |
گاما ( Gama ) |
بیش از ۴۰ |
در ارتباط با اطلاعات، اشتغال فرآیند مهارتی غنی |
با توجه به جدول فوق میتوان به نکات حائز اهمیتی پی برد و آن اینکه:
در بتای پایین ( Low Beta ) تواناییهای توجه افزایش مییابد و فرد قادر به توجه بیشتر که عامل بسیار مهمی در ادراک یادگیری است میگردد.
این توانایی توجه ، در امواج آلفا (
Alpha ) بیشتر و در امواج تتا ( Theta ) به اوج خود میرسد. با توجه به این واقعیت میتوان از هیپنوتیزم، برای نوعی “آموزش برتر” همراه با توجه و ادراک قویتر و حافظهای نیرومندتر ، بهرهمند شد و نتیجه آموزش را تا چند برابر افزایش داد. زیرا :
۱- در این حالات فرد از تنشها، انقباضات و استرسهای جسمانی و روانی به دور است.
۲- دارای آرامش و نوعی سکوت و سکون درونی متمرکز شده است. .
۳- دارای حضور ذهنی و توجه نیرومندتری است.
۴- به نوعی دستیابی اش به ضمیر نیمه آگاه ]واستفاده از مخازن حافظه[ سریعتر و بیشتر صورت میگیرد.
۵- دارای قدرت تصویرسازی قویتری] جهت ایجاد یا فعال کردن حافظه تصویری[ است.
۶- انرژی ]و آمادگی[ روانی بیشتری برای آموزش دارد.
از این روش میتوان در زمینههای فوقالعاده متنوعی بهره گرفت. از جمله :
برنامهریزیهای مدیریتی و کاری که به دقت، سکوت و آرامش نیاز دارد.
تعمق در حل یک مسئله پیچیده.
مرور درسها و یا مرور کارهای انجام شده در گذشته، یادآوری خاطرات.
آموزش شیوههای جدید زندگی.
آموزش زبانهای خارجی، به خصوص مکالمه در مدت کوتاه.
آموزش تکنیک های اعتماد به نفس و ابراز وجود.
آموزش ارتباطات موثر.
هنرهای تجسمی و برنامهریزیهای گرافیکی و سایر مهارتهای ]مرتبط با خلاقیت های[ ذهنی.
ایجاد آرامش و تمرکز برتر.
درمانهای مختلف روانپزشکی من جمله حساسیتزداییها، شناخت درمانیها و جرات آموزی
فائق آمدن بر عادات مضر و ناپسند.
فائق آمدن بر دردها و کنترل شرایط بدنی.
فهم و شناخت برخی از تجربیات مرتبط با ادراکات فراحسی.
منبع: مجله «یوگا پیاممهر»
سال ششم، شماره بیست و سوم
کاربرد عملی امواج مغزی در زندگی
اگه غیر از اینه بگید
کجاست غیرت،حیا؟
http://4life.loxblog.com/
موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، شبهات ، ،
برچسبها:
باسلام
میخواستم از شما و بانوان محترم ولی نسبتا بدحجاب یک سوال و یک خواهش داشته باشم:
شما که زحمت میکشین اون روسری یا شالتونو تا وسط سرتون میکشین بیزحمت نصفه دیگه هم جلو بکشین مگه پشت سرتون با جلوش فرق میکنه؟
چرا اینکارو نمیکنید؟
ممنون میشم جواب بدین
باتشکر
موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، ،
برچسبها:
عنوان مقاله :
"بررسی راه های توسعه و ترویج فرهنگ نماز و حجاب در بین اقشار جامعه"
نوشته:بهروزصالحی مدرس دانشگاه جامع علمی- کاربردی استان زنجان
سمت:معاون فرهنگی، اجتماعی و دانشجویی دانشگاه جامع علمی کاربردی استان زنجان
دقیق ترین بیان برای حجاب این است که با رعایت آن بر گران بهایی وحفظ موقعیت زن افزوده
می گردد.حیا و عفاف و ستر و پوشش ،تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام برای حفظ ارزش خود در برابر مرد بکار برده و همانطور که متوسل به زیور و خود آرایی است و تجمل را دوست دارد،متوسل به دور نگهداشتن خود از دسترس مرد نیز شده و فهمیده است که نباید خود را بی ارزش و رایگان نماید.آیات مبارک قرآن مجید،دالّ بر این مطلب است. لذا در رابطه ی با موضوع پوشش و عفاف و بررسی راه های توسعه و ترویج فرهنگ نماز و حجاب در بین اقشار جامعه سخن خواهیم گفت: و در این رابطه با سؤالی- که آیا زن و مرد (خصوصاً مرد) حقّ دارند در اجتماع آزادانه از یکدیگر متمتعّ شوند،حتی اگر این تمتع بصورت یک نگاه باشد؟مسلماًپوشش نقش مهمی در این زمینه خواهد داشت و صد البته که مرد از زن ذینفع تر است.
لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید
موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، محرمات ، احادیث ائمه(علیهم السلام) ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، ،
برچسبها:
چرا حجاب؟؟؟ (مقاله ای در مورد حجاب)
چکیده
حجاب یکی از منطقی ترین و استوارترین مسائلی است که در دین اسلام وجود دارد و بر روی آن تأکید زیادی شده است. ولی دشمنان برای از بین بردن و یا کمرنگ کردن آن از هیچ کوششی دریغ نمی ورزند.
در اول بحث به تاریخچه ی حجاب در دوران قبل از اسلام می پردازیم. بعد از ان به دلایل وجوب حجاب که از سه شیوه قابل اثبات است، اشاره می کنیم: 1) قرآن: خداوند متعال در قرآن کریم دو بار دستور صریح به حفظ حجاب و پوشش داده است. یکی در سوره نور آیه 31 و دیگری در آیه 59 سوره احزاب. 2) روایات: در روایاتی که از اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده، بسیار به حفظ حجاب و پوشش تأکید شده و در برخی از روایات عاقبت افراد بی حجاب آمده است که به آنها خواهیم پرداخت. 3) عقل و منطق: این بخش شامل دلایل عقلی برای اثبات حجاب است که آن دلایل عبارتند از: ارزش والای زن، آرامش زن، تحکیم خانواده و عامل استواری جامعه. در بخش دیگری به برخی از شبهات رایج در مورد حجاب پاسخ داده می شود.
باقی متن در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، ،
برچسبها:
حجاب و عفاف
انجمن های تهران پاتوق
نویسنده : حسین اکبری
منبع : اختصاصی راسخون
چکیده
یکی از بنیادیترین اعتقادات مسلملنان حجاب است. از نظر قران حجاب دارای معنای خاصی میباشد. قبل از اینکه وارد هرگونه تعریفی از حجاب شویم نیاز است فلسفه حجاب وکیفیت ان رابشناسیم وفرق ان را با عفاف بدانیم.در ادامه باید بیان کنیم حجاب زن یک امر فطری است.درمورد عفاف نظرییات مختلفی مخصوصا از دیدگاه پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) و امام خمینی(قدس سره) امده است که در آنها فواید عفاف ومراتب واثار بی عفتی و...بیان شده است دراخر لازم است متذکر شویم مسله حجاب تنها در اسلام مطرح نشده بلکه درادیان غیراسلامی وحتی در ایران قبل از امدن اسلام حجاب به عنوان یگ مسئله مهم مطرح بوده است. وسعی بر ان است دراین مقاله مختصری از ان بیان شود.
مقدمه
درفرهنگ مسلمانان یکی از اساسی ترین اعتقادات مساله حجاب وپوشش زنان است.حجاب به معنای پوششی که زن را از دنیای مرد جدا میکند طبق یک وظیفه اسلامی وبه عنوان یک دستور دینی بر مسلمانان واجب شده ومسلمانان هم به عنوان یک فریضه ان را انجام میدهند .اماایا تاکنون با خود فکر کرده ایم که حجاب برای چه واجب شده؟ایا تاکنون به غیر از جنبه تعبدی ان واینکه ما مسلمانیم ومسلمان باید احکام را بدون چون و چرا قبول کنند فکر کرده ایم؟اگر هر انسان عاقلی با خود کمی فکر وتجزیه وتحلیل کند به این مطلب اذعان میکند که حجاب جدای از دین برای سلامت روحی وجسمی وفکری بشر یک امر الزامی است.و دلیل واضح بر این مطلب مطرح بودن حجاب در تمامی ادیان حتی قبل از ظهور اسلام و مخصوصا ادیان غیر اسلامی وخصوصا جوامع غیر دینی است.سعی ما دراین مختصر این است که معنای حجاب وعفاف واینکه تنها مختص به اسلام نیست را برای شما روشن کنیم.
(واژگان کلیدی) :حجاب.عفاف. جلباب.بی عفتی.زنان. حجاب غیر اسلامی.حجاب ایرانی.
مفهوم کلمه حجاب (پوشش)حجاب:
در پرده کردن، حجب، بازداشتن از در آمدن (از منتهی الارب).«دهار» و «زوزنی» به معنی روگیری، عفاف، شرم کردن، حیا:مرا به عرض تمنا حجاب نگذارد وگر خموش شوم اضطراب نگذارد ،لغت حجاب به معنی جدایی، پوششی است که زن را از دنیای مرد، جدا میکند. در مفهوم دیگر، حجاب، حدفاصل بین برگزیده و لعن شده و نیز به معنی جوهر مادی در معراج عرفانی به کار میرود:تو خود حجاب خودی، حافظ از میان برخیز«حجاب» به مفهومی دیگر: حد نهایی جدایی مذهبی – اجتماعی که شمول روحی این جهان میباشد، به کار رفته است. گاه به معنای ایستای خود، جنبه دیالکتیک دارد، یعنی مبادله یا برخورد که تغییرات یک وضع را شامل میشود.اما مفهوم اخص آن، پوششی است که در اطراف یک زن یا یک شیء قرار میگیرد تا او را کاملاً از دیدگاه عموم محفوظ دارد.
مفهوم قرآنی حجاب
در قرآن کریم، هفت بار واژه «حجاب» بکار رفته است و با در نظر گرفتن آیات قرآنی میتوان فهمید حجاب در قرآن به طور اخص به معنای جدایی و پرده به کار رفته است. اما معنایی که امروزه از آن استنباط میشود، معنای تحول یافتهای از واژه قرآنی آن میباشد. به عبارت دیگر کلمه حجاب تغییر کرده و به جای کلمه یستر و ستر، به معنای پوشش و پوشاندن به کار رفته است.هدف اسلام از پوشش زنان در واقع حفاظت آنها از نگاه شهوتزای مردان و بسیاری مسائل دیگر روانی و اخلاقی میباشد که آیات قرآن و احادیث و فتوای مراجع و مجتهدان بزرگ، گواه این منظور است.
موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، ،
برچسبها:
تفاوت عمده ی فرهنگ جدید غربی و فرهنگ اسلامی ، در تعریف " انسان" منعکس می شود. اگر انسان برحسب فرهنگ غرب ، موجود است که معنویت رع و ور بنای زندگی مادی اوست ، در فرهنگ اسلامی موجود است که معنویت ، کمال مطلوب و غایت و نهایت زندگی اوست نکته مهم این است که در اسلامی معنویت و روحانیت به هیچ روی در مقابل مادیت و جسمانیت قرار نگرفته است. دین برای آن نیامده است تا مارا از جسم یک سمره غافل سازد و از دنیا جدا کند بلکه برای آن است که به ما " اندازه" بیامزد تا بتوانیم با حفظ اعتدال ، از فراط و تفریط مصون بمانیم و مثلا چنان نباشیم که خود را تن بنگاریم و جز به بهره وری از جسم به هیچ چیز نیندیشیم . در چنین بینشی دیگر تن ، تنها بخش وجود انسان نیست و خوشبخت شدن نیز ، تمتع محدود جسمانی میان تولد تا مرگ نیست . انسان راه درازی در پیش دارد که مرگ یکی از گذرگاه های آن است . او رو به سوی خدا دارد که کمال مطلق و سرچشمه ی همه ی خوبی ها و ارزش هاست . او خود را شریف تر از آن می داند که به جسمش شناخته شود و وظیفه خود را خطیر تر از آن میبیند که تنها به بدن نمایی و آرایش جسم بپردازد انسان در همه ی بینش های معنوی و از جمله در اسلام ، برای آن لباس به تن نمی کند که تن را عرضه کند ، بلکه لباس می پوشد تا خود را بپوشد . لباس برای یک حریم است ، به منزله ی دیوار دژی است که تن را از دستبرد محفوظ می دارد و کرامت او را حفظ می کند . لباس پوست دوم انسان نیست خانه اوست انسان اسلام ، کمال خود را به خدای خویش می فروشد . لباس انسان پرچم کشور وجود اوست ، پرچمی است که او بر سر در خانه ی وجود خود نصب کرده است با آن علام می کند که از کدام فرهنگ تبعیت می کند . هم چنان هر ملتی که با وفاداری و احترام به پرچم خود اعتقادش را به هویت ملی و سیاسی خود را از نمی کند . هر انسان نیز ، مادام که به یک سلسله ارزش ها معتقد باشد ، لباس متناوب با آن ارزشها را از تن به در نخواهد کرد. شگفت است که هر گاه صحبت پوشش و سادگی اسلامی به میان می آید ، مخالفان می گویند شما می خواهید زن را از حضور فعال در جامعه محروم کنید و او را در خانه محبوس می سازید شما شخصیت زن را جدی نگرفته اید و نیمی از جمعیت کشور را از صحنه ی کار اجتماعی بیرون رانده اید . در پاسخ باید گفت : اتفاقا چون در تفکر اسلامی ، زن باید به عنوان یک انسان به صورتی بسیار جدی وارد اجتماع شود لازم است دست از تجمل و خود نمایی بردارد . لازمه ی اجتماعی بودن این است که فرد کمتر خود بپردازد و خود را هم چون قطره ای در دریا ی جامعه غرق کند . لازمه ی وارد اجتماع شدن این است که "من" مشخص و انگشت نما بسازد ، معلوم نمی شود او نمی خواهد به اجتماع بپیوندد.
فهرست مطالب
تاریخچه ی حجاب _ علت پیدا شدن حجاب _ بالابردن ارزش_ واژه ی حجاب_ فلسفه ی پوشش در اسلام _ آرامش روانی _ استحکام پیوند خانوادگی استواری اجتماع _ ارزش و احترام زن_ ایرادها وشاکالها_ حجاب و منطق _ حجاب و اصل آزادگی _ رکود فعالیتها_ گل پاک پرسش نامه_ نمودار و جدول مربوط به پرسش نامه_ نتیجه ی تحقیق _ منابع و ماخذ
« مقدمه »
امام علی (ع) نقل است که: " گرد ماه وجودش حلقه زده بودیم ، من بودم و دیگر یاران او، دوست داشتیم او بگوید و ما گوش کنیم ولی مثل بعضی وقتها دیگر از ما پرسید: هر کسی چیزی گفت ، ولی هیچ یک از ما پاسخ ها را نپسندید. با خود گفتم پاسخ را باید از فاطمه بشونم . نزد همسرم فاطمه آمدم . فاطمه جان! چدرت ، رسول خدا، از ما سوالی پرسید کسی نتوانست پاسخ دهد." چه چیزی را برای زن بهترین است؟" علی جان! "بهترین چیز برای زن آن است که مرد ( نامحرمی ) را نبیند ومرد (نامحرمی) نیز او را نبیند." چون پاسخ فاطمه را به پیامبر گفت، پیامبر پاسخ اورا پذیرفت و از صمیم جان فرمود: پاسخ فاطمه صحیح است ، او پاره تن من است!" منطق فاطمه این است ، گوهری گرانبها و فرشته ای آسمانی است که هر چه پوشیده تر و محجوب تر باشد نزد خدا محبوبتر است و این با فطرت او کاملا سازگار است. منطق فاطمه این است که خود آرایی و خود نمایی زن نباید در برابر چشم نامحرم باشد ، خداوند این پند را به زن داده است تا قلب شوهرش را فتح کند و چنان قلب او را پر کند که به زنهای دیگر هیچ اعتنا نکند و طمع وصال آنان را در سر نپروراند . کسانی که افسار شهوت و هوس را رها کرده اند و تن به لذت حیوانی داده و غرق در دنیا گشته اند . فرهنگ زندگی آنها چیز دیگری است: " خودآرایی ، خودنما مو چشم و در یک کلمه آزادی حیوانی" آنان شخصیت زن را در اینها می دانند. از نگاه آنان زنی که با مدرن ترین آرایشها و زیباترین لباس ها خود می آراید و با دل رباترین شیوه ها در جامعه جلوه گری می کند و چشمانش به دنبال خواسته های نفسانی اش می چرخد ، زنی با فرهنگ ، امروزی ، مترقی و خوشبخت است ولی واقعیت چیز دیگری است:
" مهار حرص و هوس را اگر رها کردی مدام در هوس و دوام در دردی"
« تاریخچه حجاب »
طلاع تاریخی ما آنگاه کامل است که بتوانیم درباره ی همه ی مللی که قبل از اسلام بوده اند اظهار نظر کنیم . قدر مسلم این است که قبل از اسلام در میان بعضی ملذ حجاب وجود داشته است . تا آنجا که در کتابهای مربوط وجود دارد در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون قانون اسلام آمده سخت تر است. اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و به وسیله ای اسلام در عرب پیدا شده است . ویل دورانت در صحفه30 جلد 12 " تاریخ تمدن" راجع به قوم قوم یهود و قانون تلمود می نویسد : " اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت چنان که مثلا بی آنکه چیزی بر سر داشت میان مردم
می رفت و یا در شارع عام نغ می رشت یا با هر سخنی از مردان درد دل می کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانه اش تکلم می نمود همسایگانش می توانستند سخانا او را بشنود، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد." علیهذا حجابی که در قوم یهود معمول بوده است از حجاب اسلامی بسی سخت تر و مشکل تر بوده است . در جلد اول تاریخ تمدن صحفه ی 552 راجع به ایرانیان قدیم می گوید: " در زمان زدشت زنار منزلتی عالی داشتند . با کمال آزادی خود را حفظ کردند ولی در مورد زنان دیگر ، گوشه نشینی زمان حیض که بر ایشان واجب بوده رفته رفته امتداد پیدا کرد سراسر زندگی اجتماعی شان را فرا گرفت ، و این امر خود مبنای پرده پوشی در میان مسلمانان به شمار می رود. زنان طبقات بالای اجتماع جرات آن را نداشته باشند ببینند. در نقش هایی که از ایران باستان بر جای مانده هیچ صورت زن دیده نمی شود ونامی از ایشان به نظر نمی رسد..." چنانچه ملاحظه می فرمایید حجاب سخت و شدیدی در ایران باستان حکم فرما بوده حتی پدران نسبت به زن نامحرم شمرده اند.
در جلد 11 صفحه ی 112 می گوید: " ارتباط عرب با امیران از مواجب رواج حجاب و لواط در قلمرو اسلام بوده. عربان از دلفریبی زن بیم داشتند و پیوسته دلباخته ی آن بودند و نفوذ طبیعی وی را با تردید معمول مردان درباره ی عفاف و فضلیت زن تلاقی می کردند عمر به قوم خود می گفت : با زنان مشورت کنند خلاف رای ایشان رفتار کنند ولی به قرن اول هجری
مسلمانان زن را در حجاب نکرده بودند ، مردان و زنان با یکدیگر ملاقات می کردند و در
کوچه های پهلو به پهلوی هم می رفتند و در مسجد با هم نماز می کردند حجاب و خواجه داری در ایام ولیعهد دوم معمول شد. گوشه گیری زنان از آنجا پدید آمد که در ایام حیض و فاس بر مردان حرام بودند." در صحفه ی 111 می گوید : " پیغمبر از پوشیدن جامعه ی گشاد نهی کرده بود، اما بعضی عربان این دستور را ندیده می گرفتند، هی طبقات زیور ها داشتند زنان پیکر خود را به نیم تنه و کمربند براق و جامعه ی گشاد ورنگارنگ می آراستند . موی خود را به زیبایی دسته میکردند یا به رف سر می ریختند، یا به دسته ها ببافته به پشت سر می آویختند و گاهی اوقات با رشته های سیاه ابریشم نمایش آنرا بیشتر می کردند. غالبا خود را به گل جواهر می آراستند . پس از سال 97 هجری چهره ی خویش را از زیر چشم به نقاب م پوشیدند . از آن پس این عادت هم چنان رواج بود. " ویل دورانت طوری 10 " تاریخ تمدن " صحفه ی 233 راجع به ایران باستان می گوید: " داشتن xxx بلامانع بود. این xxx مانند معشوقه های یونانی آزاد بودند که در میان مردم ظاهر ودر ضیافت مردان حاضر شوند، اما زنان قانونی معمولا در اندرون خانه نگهداری می شوند. این رسم دیرین ایرانی به اسلام منتقل شد." ویل دورانت طوری سخن می گوید که گویی در زمان پیغمبر کوچکتری دستوری
دباره ی پوشیدگی زن وجود نداشته است و پیغمبر فقط از پوشیدن جامعه فقط از پوشیدن جامه گشاد نهی کرده بود است و زنان مسلمان تا اواخر قرن دوم هجری با بی حجابی کامل رفت و آمد می کردنده اند و حال آن که قطعا چنین نیست . تاریخ قطعی بر خلاف آن شهامت می هند .
بدون شک زن جاهلیت همچنان بوده که ویل دورانت توصیف می کند ولی اسلام در این جهت تحولی به وجود آورد . عایشه همواره زنان انصار را این چنان ستایش می کرد: " مرحبا به زنان انصار، همینکه آیات سوره ی نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیاید . سر خود را با روسری های مشکی می پوشیده ند . گویی کلاغ روی سرشان نشسته است".
در سخن ابو داوود جلد 2 صحفه 382 همین مطلب را از ام سلمه نقل می کند با این تفاوت که ام سلمه می گوید: " پس از آنکه آیه ی سوره ی احزاب نازل شد زنان انصار چنین کردند."
" جواهر لعل نهرو" نخست وزیر فقید هند معتقد است که حجاب از ملل غیر مسلمان : روم و ایران ، به جهان اسلام وارد شد. در کتاب " نگاهی به تاریخ جهان " جلد اول صحفه 328 ضمن ستایش از تمدن همین مطلب را از ام سلمه نقل می کند با این تفاوت که ام سلمه می گوید: " نگاهی به تاریخ جهان" جلد اول صحفه 328 ضمن ستایش از تمدن همین ملب را از ام سلمه نقل می کند با این تفاوت که ام سلمه می گوید " پس از آنکه آیه 6 سوره احزاب نازل شد ف زنان انصار چنین کردند. "
" جواهر لعل نهرو " نخست وزیر هند نیز معتقد است که حجاب از ملل غیر مسلمان : روم و ایران ، به جهان اسلام وارد شد. در کتاب " نگاهی به تاریخ جهان" جلد اول صحفه 328 ستایش از تمدن اسلامی به تغییراتی که بعد ها پیدا شد اشاره می کند واز آن جمله می گوید " یک تغییر بزرگ و تاسف وار نیز تدریجا روی نمود آن در وضع زنان بود . در میان زنان عرب رسم حجاب و پرده وجود نداشت. زنان عرب جدا از مردان و پنهان از ایشان زندگی نمی کردند بلکه در اماکن عمومی حضور می یافتند، به مسجد ها و مجالس وعظ و خطابه
می رفتند و حتی خودشان به وعظ و خطابه می پرداختند. اما عربها نیز بر اثر موفقیت ها تدریجا بیش از پیش رسمی را که دو امپراتوری مجاورشان یعنی امپراتوری روم شرقی و امپراتوری ایران وجود داشت اقتباس کردند. عربها امپراتور را شکست دادند و به امپراتوری ایران پایان بخشیددند. به قراری که نقل شده است بر اثر نفوذ امپراتوری قسطنطنیه و ایران بود که رسم جدایی زنان از مردان و پس هم نشینی ایشان در میان عربها رواج پیدا کرد.
تدریجا سیستم " حرم" آغاز گردید و مردها و زنها از هم جدا گشتند. سخن درستی نیست. فقط بعدها براثر معاشرت اعراب مسلمانان غیر عرب ، حجاب از آنچه در زمان رسول اکرم وجود داشت شدیدتر شد به اینکه اسلام اساسا به پوشش زن هیچ عنایتی نداشته است . از سخنان نهرو بر می آید که رومیان نیز حجاب داشته اند و رسم حرم سراداری نیز از روم و ایران به دربار خلفای اسلامی راه یافت. این نکته را دیگران نیز تایید می کنند. در هند نیز حجاب سخت و شدیدی حکم فرما بوده است. ولی درست روشن نیست که قبل از نفوذ اسلام در هند وجود داشته است و بعدها پس از نفوذ اسلام در هند رواج یافته است و هندوان غیر مسلمان تحت تاثیر مسلمانان و مخصوصا مسلمانان ایرانی حجاب زن را پذیرفته اند. آنچه مسلم است این است که حجاب هندی نیز نطیر حجاب ایران باستان سخت وشدید بوده است. از گفتار ویل دورانت در جلد دوم تاریخ تمدن بر می آید که حجاب هندی به وسیله ی ایرانیان مسلمان در هند رواج یافته است . نهرو پس از سخنانی که از او نقل کردیم می گوید: " متاسفانه این رسم ناپسند است کم کم یکی از خصوصایت جامعه ی اسلامی و هند نیز وقتی نیز وقتی مسلمانان به این جا آمدند آن را آموختند." به عقیده نهرو حجاب به واسطه مسلمانان به هند آمده است.
ولی اگر تمایل به ریاضت و ترک لذت را یکی از غلل پدید آمدن حجاب بدانیم باید قبول کنیم که هند از قدیم ترین ایام حجاب را پذیرفته است. زیرا هند از مرا قدیم ریاضت و پلیمر شمردن لذات مادی بوده است.
« علت پیدایش حجاب »
علت پیدایش حجاب چیست؟ چه طور شد که در میان همه یا بعضی از ملل باستانی پدید آمده است؟ اسلام که دینی است که در همه ی دستورهای خویش فلسفه و منظوری دارد چرا و روی چه مصلحتی حجاب را تایید و یا تاسیس کرد؟
مخالفان حجاب سعی کرده اند جریانات ظالمانه ای را به عنوان علت پیدا شدن حجاب ذکر کنند ، و در این جهت میان حجاب اسلامی و غیر اسلامی فرق نمی گذارند، چنین وانمود می کنند که حجاب اسلامی نیز از همین جریانات ظالمانه ای سر چشمه می گیرد. در باب علت پیدایش حجاب نظریات گوناگونی ابراز شد است و غالبا این علت ها برای ظالمانه یا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذکر شد است. ما مجموع انها را ذکر می کنیم. نظریاتی که به دست آورده ایم بعضی فلسفی و بعضی اجتماعی و بعضی اخلاقی و بعضی اقتصادی روانی است که ذیلا ذکر می شود:
1 _ میل به ریاضت و هبانیت( ریشه ی فلسفی )
2_ عدم امنیت و عدالت اجتماعی ( ریشه ی اجتماعی)
3_ پدر شاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نیروی وی در جهت منافع اقتصادی مرد (ریشه ی اقتصادی)
4_ حسادت و خوداهی ( ریشه اخلاقی)
5_ عادت زنانگی زن و احساس او به این که در خلقت از مرد چیزی کم دارد به علاوه ی مقرارت خشنی که در زمینه پلیدی او و ترک معاشرت با او در ایام عادت وضع شده است ( ریشه روانی)
علل نامبرده یا به هیچ وجه تاثیری در پیدا شدن حجاب در هیچ نقطه از جهان نداشته است و بی جهت آنها را به نام علت حجاب ذکر کرده اند و یا فرضا در پدید آمدن بعضی از
سیستم های غیر اسلامی تاثیر داشته است در حجاب اسلامی تاثیر نداشته است یعنی حکمت و فلسفه ای که در اسلام سبب تشریع حجاب شده نبوده است. همان طور که ملاحظه می شود
مخالفان حجاب گاهی آن را زائیده ی یک طرز فکر فلسفی خاص درباره ی جهان و لذات جهان معرفی می کنند گاهی آن را معمول علل اقتصادی می دانند وگاهی جنبه های خاص اخلاقی یا روانی را در پدید آمدن دخالت می دهند. در ادامه به یک علت اساسی اشاره گاهی آن را معمول علل اقتصادی می دانند و گاهی جنبه های خاص اخلاقی یا روانی را در پدید آمدن آن دخالت می دهند. در ادامه به یک علت اساسی اشاره کنیم که از نظر ما موجه ترین آنها به شمار می رود.
« بالا بردن ارزش »
عللی که قبلا ذکر کردیم کم و بیش مورد استفاده ی مخالفان پوشیدگی زن قرار گرفته است . به عقیده ی ما یک اساسی در کار است که مورد غفلت واقع شده است. به عقیده ی ما ریشه ی ما ریشه ی پدید آمدن حریم و حائل میان زن و مرد را در میل به ریاضت، یا میل مرد به استثمار زن ، یا حسادت مرد ،یا عدم امنیت اجتماعی ، یا عادت زنانگی نباید جستجو کرد و لااقل باید کم تر در این ها جستجو کرد. ریشه ی این پدیده را در یک تدبیر ماهرانه ی غریزی خود زن با جستجو کرد. به طور کلی بحثی است درباره ی ریشه ی اخلاق جنسی زن از قبیل حیا و عفاف و از آن جمله است تمایل به ستر و پوشش خود از مرد . در این نظریاتی ابزار شده است. دقیق ترین آنها این است که حیا و عفاف و ستر و پوشش تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام برای گرانبها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است. زن با هوش فطری و یک حس مخصوص به خود دریافته است که از لحاظ جسمی نمی تواند با مردی برابری کند و او بخواهد در میدان زندگی با مرد پنجه نرم کند از عهده ی زور بازوی مرد بر نمی آید و از طرف دیگر نقطه ی مرد را در همان نیازی یافته است که خلقت در وجود نهاده است که او را مظهر عشق و طلب و زن را مظهر معشوقیت ومطلوبیت قرار داده است . در طبیعت جنس نر، گیرنده ودنبال کننده آفریده شده است. قول ویل دورانت " آداب جفت جوئی عبادت است از جمله برای تصرف در مردان ، و عقب نشینی برای دلبری و فریبندگی در زنان ... مرد طبعا جنگی و حیوا بیکاری است. عملش مثبت و تهاجمی است. زن برای مرد هم چون جائزه ای است که باید آن را برباید." وقتی که زن مقاوم وموقع خود را در برابر مرد دریافت نقطه ضعف مرد را در برابر خود دانست همان طور که متوسل به زیورو خود آرایی و و تجمل شد که از آن راه قلب مرد را تصاحب کند، متوسل به دور نگه داشتن خود از دسترس مرد نیز شد. دانست که نباید خود را رایگان کند بلکه بایست آتش عشق و طلب او را تیزتر کند و در نتیجه مقاوم و موقع خود را بالا برد. ویل دورانت می گوید: " حیا امر غریزی نیست بلکه اکتسابی است. زنان دریافتند که دست و دل بازی ما به ی طعن و تحقیر است و این امر را به دختران خود یاد دادند."
ویل دورانت می گوی: " خودداری از انبساط ، و امساک در بذل و بخشش بهترین صلاح برای شکار مردان است. اگر اعضای نهانی انسان را در معرض عام تشریع می کردند توجه ما به آن جلب می شد ولی رغبت و قصد به ندرت تحریک می گردید مرد جوان به دنبال چشمان پر از حیا است و بی آنکه بداند حس می کند این خود داری ظریفانه از یک لطف و رقت عالی خبر می دهد ."
مولوی، عارف نازک اندیش و دوربین خودمان بسیار عالی در این زمینه می آورد، اول درباره ی تسلط معنوی زن بر مرد می گوید:
«زتن للناس حق آراسته است زانچه حق آراست چون تا نندرست
چون پی یشکن الیهاش آفرید کی تواند آدم از حوا برید
رستم زال ار بود، و زخمه بیش هست در فرمان اسیر زال خویش
آنکه عالم مست گفتارش بدی کلمینی یا حمیرا میزدی»
آنگاه راجع به تذثیر حریم و حائل میان زن و مرد در افزایش قدرت و محبوبیت زن در بالاترین مقام او و در گداختن مرد در آتش عشق و سوز، مثل لطیفی می آورد: آنها را به آب بر آتش تشبیه می کند، می گوید مثل آب است و مثل زن مثل آتش اگر از حائل میان آب و آتش برداشته شود آب بر آتش غلبه می کند و خاموش می سازد، اما اگر حائل و حاجبی میان آن دو برقرار گردد مثل اینکه آب را در دیگی قرار دهند و آتش در زیر آن دیگ روشن کنند، آن وقت است که آتش آب را تحت تأثیر خود قرار می دهد، اندک اندک او را گرم می کند و احیانا جوش و غلیان در او به وجود می آید، تا آنجا که سراسر وجود او را تیدیل به بخار می سازد. می گوید:
«آن غالب شد از لهیب ز آتش او جوشد چو باشد در «حجیب»
چونکه دیگی حایل آمد آو دوار نیست کرد آن آب را کردش هوا»
ــــ بر خلاف آنچه ابتدا تصور می رود در عمق روح خویش از ابتذال زن و از تسلیم و رایگانی او متنفر است، مرد همیشه عزت و اسغنا و بی اعتنائی زن را نسبت به خود ستوده است . نظامی می گوید:
«چه خوش نازی است ناز خوبرویان
زدیده رانده را از دیده جویان»
به طور کلی رابطه ایست میان دست نارسی و فراق از یک طرف و عشق و سوز و گرانبهائی از طرف دیگر، همچنانکه رابطه ای است میان عشق و سوز از یک طرف و میان هنر و زیبائی از طرف دیگر، یعنی عشق در زمینه فراقها و دست نارسی ها می شکفند و هنر و زیبائی در زمینه عشق رشد و نمو می یابد. برتراند راسل می گوید: «از لحاظ هنر مایه تأسف است که به آسانی به زنان بتوان دست یافت و خیلی بهتر است که وصال زنان دشوار باشد بدون آنکه غیر ممکن گردد» هم او می گوید:«در جائی که اخلاقیات کاملا آزاد باشد، انسانی که بالقوه ممکن است عشق شاعرانه ای داشته باشد عملا بر اثر موفقیتهای متوالی به واسطه جاذبه ی شخصی خود، ندرتا نیازی به توسل به عالی ترین تخیلات خود خواهد داشت»
یل دورانت در لذات فلسفه می گوید: «آنچه بجوئیم و نیابیم عزیز و گرانبها می گردد. زیبائی به قدرت میل بستگی دارد و میل با اقناء و ارضاء، ضعف و با ــــ و جل.گیری، قوی میگردد» از همه عجیب تر سخنی است که یکی از مجلات زنانه از آلفرد هیچکاک – که به قول آن مجله به حسب فن و شغل فیلم سازی خود درباره ی زنان تجارب فراوان دارد- نقل می کند
او می گوید: " من معتقدم که زن ها باید مثل فیلمی پر هیجان و پر آنتریک باشد، به این معنی که ماهیت خود را کمتر نشان دهد وبرایکشف خود مرد را به نیروی تخیل و تصور زیادتری وادارد. باید زنان پیوسته بر همیشه شیوه رفتار کنند یعنی کم تر ماهیت خود را نشان دهند و بگذارند مرد برای کشف آنها بیشتر به خود زحمت دهد." ایضا همان مجله در شماره دیگری از همین مجله در شماره ی دیگری از همین شخص چنین نقل می کند: " زنان شرقی تا چند سال پیش به خاطر حجاب و نقاب و روبند که به کار می بردند خود به خود جذاب می نمودند و همین مساله جاذبه نیرومندی به آنها می داد، اما به تدریج با تلاشی که زنان غربی از خود نشان می دهند حجاب و پوششی که دیروز بر زن شرقی کشیده شده بود از میان می رود همراه آن جاذبه جنسی او کاسته می شود." می گویند: " مشتاقی است مایه ی مهجوری. " این صحیح است اما عکس آن هم صحیح است : " مهجور است مایه مشتاقی ." امروز یکی از خلا هایی که در دنیای اروپا و آمریکا وجود دارد خلا عشق است. در کلمات دانشمندان اروپائی زیاد این نکته به شچم می خورد که اولین قربانی آزادی و بی بند و باری امروز زنان و مردان، عشق و شور احساسات بسیار شدیدی و عالی است. در جهان امروز هر گز عشقهایی از نوع عشقهای شرقی از قبیل عشقهای مجنون و لیلی، و خسرو و شیرین رشد و نمو نمی کند. نمی خواهم به جنبه ی تاریخی قصه ی مجنون و لیلی، و خسرو و شیرین تکیه کرده باشم، ولی این قصه ها بیان کننده ی واقعیاتی است کهع در اجتماعات شرقی وجود داشته است. از این داستانها
می توان فهمید که زن برای دور نگه داشتن خود از دسترسی مرد تا کجا پایه ی خود را بالا برده است و تا چه حد سر نیاز مرد را به آتان خود فرود آورده است به قطعا درک زن این حقیقت را در تمایل او پوشش بدن خود و مخفی کردن خود به صورت یک راز تاثیر فراوان داشته است.
« واژه حجاب »
معنای لغوی حجاب که در عصر ما این کلمه برای پوشیدن زن معروف شده است چیست؟ کلمه ی حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاج بیشتر استعمالش به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله ی پوشش است ، و شاید بتوان گفت که به حصب اصل لغو هر پوششی حجاب نیست، آن پوشش حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتا جدید است در قدیم و مخصوصا در اصطلاح فقها کلمه ی "ستر" را به کار برده اند کلمه حجاب را . بهتر این بود که این عوض نمی شد ما همیشه همان کلمه ی "پوشش" را به کار می بردیم زیرا چنانچه گفتیم معنی شایع لغت حجاب پرده است، و اگر در مورد پوشش به کار برده می شود به اعتبار پشت پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است. بعضی از آنها جنبه ی اجتماعی و بعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابذال او
اکنون به شرح چهار قسمت فوق می پردازیم:
1_ «آرامش روانی»
مرا در دنیای غرب این همه بیماری روانی شده است؟ علتش آزادی اخلاقی جنسی و تحریکات فراوان سکسی است که به وسیله ی جرائد و مجلات و سینما تئاترها و محافل رسمی و غیر رسمی و حتی خیابانها و کوچه ها انجام می شود. اما علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است که میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شکار است و زن شکارچی ، هم چنان که از نظر تصاحب جسم و تن زن شکار است و مرد شکارچی. میل زن به خودآرایی از این نوع حس شکارچیگری او ناشی می شود. در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لابس های بدن تن وآرایش های تحریک کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص می خواهد دلبری کند و مرد را دلباخته و در دام علاقه ی به خود اسیر سازد لهذا انحراف تبرج و برهنگی از انحرافهای مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است.
2_ « استحکام پیوند خانوادگی»
شک نیست که هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمیت رابطه ای زوجین گردد، برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش مبذول شود، و بلعکس هر چیزی که باعث سستی روابط زوجین و دلسردی آنان گردد به حال زندگی زیان مند است و باید با آن مبارزه کرد فلسفه پوشش از نظر اجتماع خانوادگی این است که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی خوشبخت کردن او به شمار برود .، در حالی که در سیستم ازادی کامیابی ، همسر از لحاظ روانی یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار می رود و در نتیجه کانون خانوادگی بر اساس دشمنی و نفرت پایه گذاری ی شود.
3_ « استواری اجتماع »
برعکس آنچه که مخالفین حجاب خرده گیری کردده اند و گفته اند: " حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است."
بی حجابی و ترویج روابط آزاد جنسی موجب فلج کردن نیروی اجتماع است. آنچه موجب فلج کردن نیروی زن و حبس استعدادهای اوست. حجاب به صورت زندانی کردن زن و محروم ساختن او از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است و در اسلام چنین چیزی وجود ندارد. اسلام نه می گوید که زن از خانه بیرون نرود و نه می گوید حق تحصیل علم و دانش ندارد و نه فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم می کند. اسلام هرگز نمی خواهد زن بیکار و بیعار بنشین وجودی عاطل و باطل بار آید. ÷وشانیدن بدن به استثناء وجه و کفین مانع هیچ گونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست. آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده کردن محیط کار به لذت ضجوئی های شهوانی است.
4_« ارزش و احترام زن »
قبلا گفتیم که مرد به طور قطع از نظر جسمانی بر زن تفوق دارد. از نظر مغز و فکر نیز تفوق مرد لااقل قابل بحث است. زن در این دو جبهه در برابر مرد مقاومت دارد ولی زن از طریق عاطفی و قلبی همیشه تفوق خود را بر مرد ثابت کرده است. حیرم نگه داشتن زن میان خود و مرد یکی از وسائل مرموزی بوده است که برای حفظ مقاوم و موقع خود در برابر مرد ازآن استفاده کرده است.
« ایرادها و اشکالها»
1_ «حجاب و منطق»
اولین ایرادی که بر پوشش زن می گیرند این است که دلیل معقولی ندارد و چیزی که منطقی نیست نباید از آن دفاع کرد . می گویند منشا حجاب ، یا غارتگر و نا امنی بوده است که امروزه وجود ندارد، و یا فکر رهبانیت و ترک لذت بوده است که فکر باطل و نادرستی است و یا خود خواهی و سلطه جویی مرد بوده که رذیله ای است نانجار و باید با آن مبارزه کزد، و یا اعتقاد به پلیدی زن در ایام حیض بوده است که این هم خرافه ای بیش نیست.
2_ « حجاب و اصل آزادی»
ایراد دیگری که بر حجاب گرفته اند این اسن که موجب سلب حق آزادگی که یک طبیعی بشری است می گردد و نوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار می رود. می گویند احترام و شرف انسانی یکی از مواد اعلامیه ی حقوق بشر است. هر انسانی شریف و آزاد است ، مرد باشد یا زن ، سفید باشد یا سیاه تابع هر کشوری یا مذهبی باشد. مجبور ساختن زن به اینکه حجاب داشته باشد بی اعتنایی به حق آزادی و او و اهانت به حیثیت انسانی او است و به عبارت دیگر ظ اجش است به زن، عزمت و کرامت انسانی و حق آزادی زن ، و همچنین حکم متطابق عقل و شرع به اینکه هیچکس نباید بدون موجب نباید اسیر و زندانی گردد و ظلم به هیچ کس و به هیچ صورت و به هیچ بهانه نباید واقع شود، ایجاب می کند که این امر از میان برود.
پاسخ= یک بار دیگر لازم است تذکر دهیم که فرق است بین زندانی کردن زن در خانه و بین موظف دانستن او به اینکه وقتی می خواهد با مرد بیگانه مواجه شود پوشیده باشد . در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد. حجاب در اسلام یک وظیفه ای است بر عهده ی زن نهاده شده که در معاشرت و برخورد مرد باید کیفیت خاصی را در لباس پوشیدن مراعات کند این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزی است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشد ویا تجاوز به حقوق طبیعی او که خداوند برایش خلق کرده است محسوب شود. اگر رعایت پاره ای مصالح اجتماعی ، زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت روش خاصی را اتخاذ کنند وطوری را بروند که آرامش دیگران را بر هم بزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند چنین مطلبی را : زندانی کردن" یا "بردگی" نمی توان نامید و آن را منافعی حیثیت انسانی و اصل "آزادی" فرد نمی توانست دانست. در کشورهای متمدن جهان در حال حاضر چنین محدودیت هایی برای مرد وجود دارد . اگر مردی برهنه یا در لباس خواب از خانه خارج شود و یا حتی با پژامه بیرون آید ، پلسی ممانعت کرده به عنوان این عمل خلاف حیثیت اجتماع است او را جلب می کند . هنگامی که مصالح اخلاقی و اجتماعی، افراد اجتماع را ملزم کند که در معاشرت اسلوب خاصی را رعایت کنند مثلا با لباس کامل بیرون نمیایند، چنین چیزی نه بردگی نام دارد و نه زندان ، و به ضد آزادی و حیثیت انسانی است و نه ظلم و ضد حکم عقل به شمار می رود. برعکس پوشیدن بودن زن موجب کرامت و احترام بیشتر اوست.، زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون می دارد. شرافت زن اقتضاء می کند که هنگامی که از خانه بیرون می رود متین و سنگین و با وقار باشد. در طرز رفتار باشد. در طرز رفتار و لباس پوشیدن هیچ گونه عمده ی که باعث تحریک و تهیج شود به کار نبرد ، عملا مرد را به سوی خود دعوت نکرد زباندار لباس نپوشد ،زباندار نرود ، زباندار و معنی دار به سخن خود آهنگ ندهد. چه آهنگی گاهی اوقات ژستها سخن می گویند ، راه رفتن انسان سخن می گوید طرز حرف زدنش یک دیگری می زند. حالت یک افسر با نشانه های عالی افسری که گردن می افرازد قدمها را محکم بر زمین می کوبد ، با به غبغب می اندازد ، صدای خود را موقع حرف زدن کلف می کند. او هم زباندار عمل می کند به زبان بی زبانی می گوید: از من بترسید ف رعب من را در خود جا دهید . همینطوری ممکن است زن یک طرز لباس بپوشد یا راه برود که اطوار و افعالش حرف بزند ، فریاد بزند که به دنبال من بیا، سر به سر من بگذارد ،متلک بگو، در مقابل من زانو بزن ف اظهار عشق و پرستش کن . آیا حیثیت زن ایجاب می کند که اینچنین باشد؟ آیا اگر ساده و آرام بیاید و برود، حواس پرت کن نباشد و نگاه های شهوت آلوده مردان را بسوی خود جلب نکند ، برخلاف حیثیت زن یا برخلاف مصالح اجتماع اصل آزادی فرد است؟ آری اگر کسی بگوید زن را باید در خانه حبس کرد و در را به رویش قفل کرد و به هیچ وجه اجازه ی بیرون رفتن از خانه به او ندهد ، البته این با آزادی طبیعی و حیثیت انسانی حقوق خدادادی زن منافات دارد. چنین چیزی در حجابهای غیر اسلامی بوده است ولی در اسلام نبوده و نیست . شما اگر از فقهاء بپرسید آیا صرف بیرون رفتن زن از خانه حرام است؟ می گویند نه . اگر بپرسید آیا خرید کردن زن ولو اینکه فروشنده مرد باشد حرام است؟ یعنی نفس عمل بیع شراء زن اگر طرف مرد باشد حرام است؟ پاسخ می دهند حرام نیست. آیا شرکت کردن زن در مجالس و اجتماعات ممنون است؟ می گویند نه . آیا تحصیل کردن زن در جاهایی که مرد وجود دارد؟ جواب منفی است. فقط دو مساله وجود دارد .، یکی اینکه باید پوشیده باشد و بیرون رفتن به صورت خودنمایی و تحریک آمیز نباشد.
دیگر اینکه مصلحت خانوادگی ایجاب می کند که خارج شدن زن از خانه توام با جلب رضایت شوهر و مصلحت اندیشی او باشد البته مرد هم باید در حدود مصلح خانوادگی نظر بدهد نه بیشتر. گاهی ممکن است رفتن زن به خانه ی اقوام و فامیل خودش هم مصلحت نباشد . فرض کنیم زن می خواهد به خانه ی خواهر خود برود و خواهرش فرد مفسد و مفسد و فتنه انگیزی است که زن به خانه ی مادرش هم نیز برخلاف مصالح خانوادگی است، همینکه نفس مادر به او برسد تا یک هفته در خانه ناراحتی می کند، بهانه می گیرد و زندگی را سخت می کند. در چنین مواردی شوهر حق دارد که از این معاشرتهای زیان بخش جلوگیری نمیاد.
3_ « رکود فعالیتها»
سومین ایرادی که بر حجاب می گیرند این است که سبب رکود و تعطیل فعالیتهایی است که خلقت در استعداد زن قرار داده است . زن قرار داده است . زن نیز مانند مرد دارای ذوق فکر ، فهم ،هوش و استعداد کار است. این استعدادها را خدا به او داده است و بیهوده نیست و باید به ثمر برسد. اساسا هر استعداد طبیعی دلیل یک حق طبیعی است . وقتی در آفرینش به یک موجود استعداد و لیاقت کاری داده شد ، این به منزله ی سند و مدرک است که وی حق دارد استعداد خود را به فضلیت برساند اسیر کردن آن ظلم است . چرا می گوئیم همه ی افراد بشر اعم از زن و مرد حق دارند درس بخوانند و این حق را برای حیوانات قائل نیستیم؟ برای اینکه استعداد درس خواندن در بشر وجود دارد و در حیوانات وجود ندارد. در حیوان استعداد تغذیه و تولید مثل وجود دارد و مرحوم ساختن او از این کارها برخلاف عدالت است بازداشتن زن از کوششهایی که افرینش به او امکان داده است نه تنها ستم به زن است ، خیانت به اجتماع نیز است . هر چیزی که سبب شود قوای طبیعی و خدادادی انسان معطل و بی اثر بماند به زیان اجتماع است. عامل انسانی بزرگترین سرمایه ی اجتماع است. زن نیز انسان است و اجتماع باید از کار و فعالیت این عامل و نیروی تولید او بهرمند گردد. فلج کردن این عامل و تضییع نیروی نیمی از افراد اجتماع، هم برخلاف حق طبیعی فردی زن است و هم برخلاف حق اجتماع و سبب می شود که زن همیشه به صورت سربار و کل بر مرد زندگی کند. جواب این اشکال آن است که حجاب اسلامی موجب هدر رفتن نیروی زن و ضایع ساختن استعدادهای فطری او نیست . ایراد مذکور برآن شکلی از حجاب که در میان هندیها یا ایرانیان قدیم یا یهودیان متداول بوده است وارد است . ولی حجاب اسلام نمی گوید که باید زن را در خانه محبوس کرد و جلوی بروز استعدادهای اورا گرفت . مبنای حجاب در اسلام چنانکه گفتیم این است که التذا ذایی جنسی باید به محیط خانوادگی و به همسر مشروع اختصاص یابد و محیط اجتماع ف خالص برای کار و فعالیت باشد . به همین جهت به زن اجازه نمی دهد که وقتی از خانه بیرون می رود موجبات تحریک مردان را فراهم کند و به مرد هم اجازه نمی دهد که چشم چرانی کند . چنین حجابی نه تنها نیروی کار زن را فلج نمی کند، موجب تقویت نیروی کار اجتماع نیز می باشد . اگر مرد تمتعات جنسی را منحصر به همسر قانونی خود کند و تصمیم بگیرد همین که از کنار همسر خود بیرون آمد و پا به درون اجتماع گذاشت، دیگر درباره ی این مسائل نیندیشد ،قطعا در این صورت بهتر می تواند فعال باشد تا اینکه همه ی فکرش متوجه زن وآن دختر و این قد و بالا و این طنازی و آن عشوه گری باشد و دائما نقشه طرح کند که چگونه با فلان خانوم آشنا شود. آیا اگر زن ساده و سنگین به دنبال خود برود برای اجتماع بهتر است یا آنکه برای یک بیرون رفتن چند ساعت پای آیینه و میز توالت وقت خود را تاف کند و زمانی هم که بیرون رفت تمام سعیش این باشد که افکار مردان را متوجه خود سازی و و جوانان را که باید مظهر اراده و فعالیت و تصمیم اجتماع باشند به موجوداتی هوسباز و چشم چران و بی اراده تبد کند؟
عجبا ! به بهانه ی نیمی از افراد را فلج کرده است ، با بی حجابی و بند و باری نیروی تمام افراد زن و مرد تمام افراد زن و مرد را فلج کرده اند . کار زن پرداختن به خودآرایی صرف وقت در پای میز توالت برای بیرون رفتن، و کار چشم چرانی و شکارچیگری شده است . در این جا بد نیست متن شکایت مردی را زنش که در یکی از مجلات زنانه درج شده بود ذکر کنیم تا معلوم شود اوضاع حاضر، زنانرا به صورت موجوداتی در آورده است . در آن نامه چنین نوشته است: " زنم در موقع خواب به یک دلقت درست و حسابی مبدل می گردد. موقع خواب برای اینکه موهایش خراب نشود یک کلاه توری بزرگ به سرش می بندد. بعد لباس خواب می پوشد. این موقع است که جلو آئینه میز توالت می نشیند وگریم صوتش را با شیر پاکن می شوید . وقتی رویش را بر می گرداند احساس می کنم او زن من نیست زیرا اصلا شکل سابق را ندارد ،ابروهایش را تراشیده و چون مداد ابرو کرده بی ابرو می شود. از صورتش بوی نامتبوعی به مشام من می رسد زیرا کرمی که برای چین و چروک به صورتش می مالد بوی کافور می دهد و من را یاد قبرستان می اندازد . کاشکار به همین جا ختم شود ولی این تازه اول کار است. چند دقیقه ای در اتاق راه می رود و جمع و جور می کند آنگاه کلفت خانه را صدا می کند و می گوید کیسه را بیاور . کلفت با چهار کیسه ی متقالی باز می آید . خانوم روی تخت می خوابد و کلفت کیسه ها را به دست و پای او می کند و بیخ آن را با نخ می بندد و چون ناخن های دست و پایش مانتیکور شده و دراز است . برای انیکه به لحاف نگیرد و چندشش نشود و احیانا نشکند . دست و پای خود را کیسه می کند و به همین ترتیب می خوابد ." آری این است زنی که اثر به اصطلاح بی حجابی "آزاد" شده و به صورت نیروی فعال اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در آمده است !آنکه اسلام نمی خواهد این است که زن به صورت چنین موجود مهملی درآید که کارش فقط استهلاک ثرون و فاسد کردن اخلاق اجتماع و خراب کردن بنیان جاعه باشد. اسلام با فعالیت واقعی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی هرگز مخالف نیست. متون اسلام و تاریخ اسلام گواه این مطلب است. در اوضاع و احوال تجدد ها بی منطق حاضر جز در دهات و در میان افراد سخت متدین که اصول اسلامی را رعایت می کنند زنی پیدا نمی کنید که نیروی او واقعا صرف فعالیت های مفید اجتماعی یا فرهنگی یا اقتصادی بشود. آری یا نوع فعالیت اقتصادی رایج شده است که باید آنرا ثمره بی حجابی و آم این است که بنکدار به جای اینکه بکوشد جنس بهتر و مرغوبتر برای مشتریان خود تهیه کند، یک مانکن را به عنوان فروشنده می آورد، نیروی زنانگی و سرمایه ی عصمت و عفاف او را استخدام می کند و وسیله پول درآوردن و خالی کردن جیب قرار می دهد. یک فروشنده باید کالا را همانطوری که هست به مشتری ارائه دهد ولی یک دختر خوشگل فروشنده با ادا و اطوار و ژستهای زنانه و در معرض قرار دادن جاذبه جنسی خود مشتری را جلب می کند. بسیاری از افراد که اصلا مشتری نیستند برای اینکه چند دقیقه با او حرف بزنند یک چیزی هم می خرند. آیا این فعالیت اجتماعی است؟ آیا این تجارت است یا کلاهبرداری و رذالت؟ می گویند زن را درون کیسه ی سیاه نپیچید. ما نمی گوئیم زن خود را در کیسه ی سیاه بپیچد ولی آیا باید بطوری لباس بپوشد و دراجتماع عمومی ظاهر شود که مردان شهوتران . چشم چران را به خود جلب نماید و از آنطور که هست بهتر و جاذبتر برای آنکه بهتر جلوه دهد؟ این مدها و لباس ها ی تحریک آمیز برای چه به وجود آمده است ؟آیا برای این است که بانوان آن لباس ها را برای همسرانشان بپوشند این کفش های پاشنه لند برای چیست؟ خبر برای این است که حرکات ماهیچه های کفل را به دیگران نشان دهد؟ آیا لبلس های نازک کارهای بدن را نشان میدهد جز برای تهییج مردان و برای صیادان است؟ عملا غالب خانوم هایی که از این کفشها و لباس ها و آرایش استفاده می کنند؟ تنها مردی را که در نمی گیرند شوهران خودشان است. زن می تواند در میان زنان و در میان محارم خود از هر نوع لباس و آرایشی استفاده کند اما متاسفانه تقلید از زنان غربی برای هدف و منظور دیگری است. غریزه خود آرایی و شکارچیگری در زن غریزه ی عجیبی است. وای اگر مردان هم به آن دامن بزنند و مد سازان و طراحان نواقص کار آنان را برطرف کنند و مصلحین اجتماع هم تشویق کنند. اگر دختران در اجتماعات عمومی لباس ساده بپوشند ، کفش ساده به پا کنند ،با چادر یا پالتو و روسری کامل به مدرسه و دانشگاه بروند ف آیا در چنین شرایطی بهتر درس می خوانند یا با وضعی که مشاهده می کنیم؟ اصولا اگر التذاذهای جنسی و منظورهای شهوانی در کار نیست چه اصراری است که بیرون رفتن زن به این شکل باشد؟ چرا اصرار می ورزند که دیبرستانهای مختلط به وجود آورند؟ ما شنیده ایم که در پاکستان معمول بوده است که در کلاسهای دانشگاه بخش پسران و دختران به وسیله ی پرده از یکدیگر جدا باشد و فقط استادی که پشت تریبون قرار می گیرد مشرف بر هر دو باشد . آیا بدین طریق درس خواندن اشکالی دارد؟
موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، توبه ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، ،
برچسبها:
مرجع تقلید در مذهب فقهی امامیه به مجتهد جامع الشرایطی گفته میشود که توضیح المسائل (رساله عملیه) یا کتاب استفتائات داشته باشد و دارای پیروانی باشد که در فروع دین و احکام فقهی اسلامی از وی پیروی کنند.
موضوعات مرتبط: احکام ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، شبهات ، ،
برچسبها:
من نمیدونم مگه وزن یه تیکه پارچه(روسری و چادر)چقدره که نمیخوان دخترها سرشون بزارن؟
شما اگه میدونید به من بگید لطفا
موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، محرمات ، اخلاق ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، ،
برچسبها:
با این که من پسرم ولی فک نکنم حجاب سخت تر از دست دادن باشه!
موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، اخلاق ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، ،
برچسبها:
http://uplod.ir/4gdn9mzb6rpr/30-2-1393_(4).mp3.htm
نوحه ای خیلی قشنگ علیه شاهین نجفی لعین
موضوعات مرتبط: احکام ، اخلاق ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، شبهات ، ،
برچسبها:
لطفا به نظرسنجی ما در پایین وبلان وبلاگ پاسخ دهید
موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، ،
برچسبها:
در این مطلب از همه شما عذرخواهی می کنم
خودم واقعا شرمم میاد اینو بنویسم
موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، اخلاق ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، ارزش و حقوق مرد در اسلام ، شبهات ، ،
برچسبها:
سؤال: چرا حجاب بر زنان واجب شده است؟
پرسشى است كه عدّه زيادى از برادران و خواهران مىكنند، (چرا حجاب بر زنان واجب شده)؟، آيا اين آزادى زن را محدود نمىكند؟ و اساسا عواملى كه واداشت تا اسلام قانون حجاب را تشريع كند، چيست؟
موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، ارزش و حقوق انسان ها در اسلام ، ارزش و حقوق زن در اسلام ، شبهات ، ،
برچسبها:
شبهه: بعضي با اين عبارت كه «چرا نميگذارند آن طور كه دوست داريم لباس بپوشيم» (1) خواستهاند اين گونه ادعا نمايند كه در لباس پوشيدن آزاد نيستند. آيا ادعاي مذكور صحيح است؟
موضوعات مرتبط: احکام ، حجاب ، شبهات ، ،
برچسبها:
سلام لطفا در این چند کانال تلگرامی عضو شوید
ارتباط با انتشارات فرصت جهش
لطفا به این وبلاگ هم سر بزنید(انتشارات فرصت جهش)
فراخوان.........لطفا کمک کنید
حدیثی از پیامبر اکرم(ص) برای ماه مبارک رمضان
لطفا کپی کنید. باتشکر
به سر عقل چه آمده؟؟؟!!!
خلاصه سخنرانی | گناه چشم
آیا میدانید ...؟؟؟(حتما حتما بخوانید)
حقیقت نام گوگل
منتظران حق
90 فایده در دعا برای فرج امام زمان(عج)
تو رو خدا برا ظهور حضرت امام زمان(عج) دعا کنید
النظافة من الايمان
«إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام» (آل عمران، 19) میدونی این آیه یعنی چی؟؟؟
مقصود از «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام» (آل عمران، 19) در قرآن چیست؟
زندگینامه کامل امام زمان حضرت مهدی (عج)
لطفا از وبلاگ جدید ما دیدن فرمایید
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 44
بازدید هفته : 23
بازدید ماه : 183
بازدید کل : 114434
تعداد مطالب : 218
تعداد نظرات : 158
تعداد آنلاین : 1